شوهر آهو خانم
(داستان های فارسی،قرن 14)
موجود
ناشر | نگاه |
---|---|
مولف | علی محمد افغانی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | زرکوب |
تعداد صفحات | 800 |
شابک | 9789643511104 |
تاریخ ورود | 1396/10/09 |
نوبت چاپ | 39 |
سال چاپ | 1403 |
وزن (گرم) | 784 |
کد کالا | 62020 |
قیمت پشت جلد | 6,950,000﷼ |
قیمت برای شما
6,950,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
شوهر آهو خانم نوشتهایست از علیمحمد افغانی به چاپ انتشارات نگاه که نخستین بار در سال 1340 منتشر شد و مخاطب فراوانی را بهسوی خود جذب کرد. افغانی با ظرافت و هنرمندی بالا، جزئیات، فضا و اشخاص را به تصویر کشیده و تصویری از زندگی زنان طبقات پایین جامعه که از کمترین حقوق خود بهرهمند نمیشوند به نمایش گذاشته است. داستان در کرمانشاه و در سال 1313 روایت میشود، محوریت داستان بر پایهی زنی به نام آهو استوار است و ارتباط میان او و دیگر شخصیتها فضای داستان را گسترش میدهد. نویسنده هفت سال از زندگی متشنج یک خانواده را ترسیم و نمایی از روزگار مردم آن دوران ارائه میکند. آهوخانم ـ زن زحمتکش و بردبار ـ نمونهی واقعی زن ایرانی است: زنی بزرگوار که حق و حقوقی ندارد، و همین سبب خواری اوست. از فصل دوم به بعد، آهوخانم محور داستان قرار میگیرد و طرح رمان به یاری او بسط مییابد، آدمها و ماجراها گرد او شکل میگیرند. در فصل سوم با خصلتها و گذشتهی هما آشنا میشویم: زنی بلهوس، سرکش و «متجدد». زنی که میخواهد از پیلهای که جامعه و سنتها بر دورش تنیدهاند درآید، اما به علل متعدد گمراه میشود. جریان داستان بهگونهای پیش میرود که هما به عقد سیدمیران درمیآید و هووی رسمی آهوخانم میشود. آهوخانم صبورانه از کانون خانوادگیاش دفاع میکند و هما با حوصله به راندن او از صحنه مشغول میشود. اما دفاع یأسآمیز آهوخانم -توسل به همسایگان و دوستان، دعا و نذر و جادو- نتیجهای نمیدهد و او روزبهروز بیشتر عقبنشینی میکند و...
بخشی از کتاب
آهو خواهناخواه میبایست به زندگی هووداری که شوهرش به او تحمیل کرده بود تن در دهد؛ بسوزد و هر طور هست با وضع جدید بسازد. اگر سید میران مردی بود که شاهین عدل و انصاف را میان دو همسر راست نگه میداشت و اگر هما به حق خود قانع بود او چندان غمی نداشت؛ اما نه شوهرش چنان مردی بود و نه هوویش چنین زنی. از وقتی که دوباره نوبت برقرار شده بود شوهرش البته یک شب در میان پهلوی او بود، ولی چه بودنی، دلش که همه حرفها بر سر آن بود همراهش نبود. گویی این حقّه رازی نهان را همان لحظه که از سوگلیش جدا میشد به دست ظریف و امانتدار وی میسپرد تا از دستبرد غیر محفوظ بماند...
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر