دسته بندی : رمان ایرانی

همسفرها

450,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 431
شابک 9789643515867
تاریخ ورود 1388/12/02
نوبت چاپ 9
سال چاپ 1403
وزن (گرم) 423
قیمت پشت جلد 450,000 تومان
کد کالا 21269
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
علی‌محمد افغانی در همسفرها داستان دو مرد را به تصویر می‌کشد که با هم راهی سفری به‌سوی بلخ می‌شوند و در این سفر اتفاقات و حوادث جذابی برایشان به وقوع می‌پیوندد. او در 21 آذرماه سال 1304 در خانواده‌ای نسبتا فقیر در کرمانشاه متولد شد. پس از گذراندن دوره‌ی متوسطه در زادگاهش، به تهران آمد و وارد دانشکده‌ی افسرى شد. چون دانشجوی ممتازی بود، با استفاده از بورس تحصیلی به آمریکا رفت و در همان‌جا با ادبیات و رمان آشنا شد. در سال 1333 هنگام بازگشت از آمریکا، به اتهام عضویت در حزب توده دستگیر شد و مدت 4 سال به زندان قصر منتقل گردید. در زندان نگارش رمان “شوهر آهو خانم” که هفت سال از زندگى یک خانواده را به تصویر مى‏کشید و حکایت ماجراهاى پرکش‌وقوس و جذاب “سید میران سرابى” با همسرش “آهو” و میهمان ناخوانده همسر دومش “هما” را آغاز کرد. این رمان یکى از مهم‌ترین رمان‏هاى کلاسیک ایرانى نام گرفت و در سال 1340 از سوى “انجمن کتاب ایران” به‌عنوان رمان برگزیده انتخاب شد. بعد از آزادى از زندان در یک شرکت ژاپنى استخدام شد، سپس کتاب “شادکامان دره قره‌سو” را نوشت. پس از آن 10 سال چیزى ننوشت، زیرا برای تأمین هزینه‌های مالی در شرکت ژاپنى کار می‌کرد. همچنین او تصور می‌کرد اگر بخواهد بنویسد در دام روزنامه‌هاى رژیم مى‌افتد و فضاى ادبى آن زمانِ روزنامه‌ها نیز که با کمک‌خرج دولت منتشر مى‌شدند او را ناگزیر به همکارى با آن‌ها مى‌کرد. افغانى در سال‏هاى بعد نیز کتاب‏هایى به چاپ رساند، اما دیگر آثار وی به اندازه‌ی “شوهر آهو خانم” محبوبیت پیدا نکرد. افغانی کمتر داستانِ کوتاه نوشته‌و معتقد است داستان‌های کوتاه او به پای بعضی از داستان‌های کوتاه نویسندگان دیگر نمی‌رسد. افغانی به آمریکا مهاجرت کرد و در آنجا ساکن شد. او همچنین زندگینامه‌ی خود را به زبان انگلیسی نوشت.
بخشی از کتاب
آقای دیکسون، سه روز و سه شب بود نه زنش را دیده بود نه روبرت پسرش را. برای آنها خیلی دلتنگ شده بود. اما بنابر این اصل مکانیکی که هر عملی را عکس‌العملی است مساوی و مخلف آن، تصمیم داشت مقاومت نشان بدهد و تا ساعتی که کاری نیافته یا لااقل روزنه امیدی به رویش گشوده نشده، به کاترین تلفن نکند. عکس سه‎نفری خانواده را از روی پیش بخاری برداشت و میان اتاق خواب، توی کشوی جارختی گذاشته بود تا جلوی چشمش نباشد و وسوسه‎اش کند.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است