#
#
دسته بندی : مدیریت

مدیران بزرگ به دنیا نمی آیند،ساخته می شوند

(مدیریت،رهبری)
نویسنده: جولی ژو
مترجم: حمید زعیمی
350,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 288
شابک 9786226840354
تاریخ ورود 1399/05/26
نوبت چاپ 15
سال چاپ 1404
وزن (گرم) 237
قیمت پشت جلد 350,000 تومان
کد کالا 93735
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
کتاب مدیران بزرگ ساخته می‌شوند به دنیا نمی‌آیند یک اثر راهنمای نوین در حیطه‌ی مدیریت است که با ارائه‌ی مثال‌هایی روزمره و بینشی تحول‌آفرین، مخاطب را در مسیر مدیر بزرگ شدن پیش می‌برد. این اثر نشان می‌دهد که چگونه می توان از کار تیمی ارزش بالاتری به‌دست آورد، از کارمند بهتر حمایت کرد و به عنوان یک مدیر با اعتمادبه‌نفس در شرایط غیرمنتظره و ناگهانی عملکردی مطلوب داشت. کتاب پیش رو کمک می کند تا دریابید که چگونه یک مدیر عالی را از مدیر معمولی تشخیص دهید، چطور فضایی پراعتماد بین خود و کارمندانتان ایجاد کنید، در چه موقعیتی یک مصاحبه نامناسب را نادیده بگیرید و فرد را استخدام کنید، وقتی ایمان‌تان متزلزل است و پاسخ سوالات برای‌تان مبهم است، به دنبال چه بگردید و چگونه به عنوان یک مدیر خود را ارتقا دهید. کتاب حاضر به شما کمک ‌‌کند چراهای مدیریت را درک کنید. زمانی که چراهای مدیریت را فهمیدید، می‌‌توانید در چگونگی‌‌های آن نیز مؤثر باشید. چرا باید مدیریت وجود داشته باشد؟ چرا باید با کارکنانتان جلسات یک‌‌به‌‌یک داشته باشید؟ چرا باید فرد الف را به جای فرد ب انتخاب کنید؟ چرا برخی مدیران اشتباهات مشابهی مرتکب می‌‌شوند؟ فهرست مطالب جای گرفته در این کتاب عبارت است از: مقدمه؛ مدیرانِ بزرگ به دنیا نمی‌‌آیند، ساخته می‌‌شوند فصل ۱) مدیریت چیست؟ فصل ۲) سه ماه اول فصل ۳) رهبریِ یک تیم کوچک فصل ۴) هنرِ بازخورد دادن فصل ۵) مدیریتِ خود فصل ۶) جلسات شگفت‌‌انگیز فصل ۷) خوب استخدام کردن فصل ۸) کارها را به سرانجام برسانید فصل ۹) مدیریت یک تیمِ در حال رشد فصل ۱۰) فرهنگ‌‌سازی سخن پایانی؛ یک‌‌درصد از سفر به پایان رسید.
بخشی از کتاب
بسیاری از مردم آرزو دارند اختیار کارشان در دست خودشان باشد. هیچ‌کس به آن‌ها نگوید چه کار کنند، نیازی نباشد در خدمت خواسته‌های دیگری باشند، مجبور نباشند از دیگران «نه» بشنوند یا به آن‌ها بگویند که «شما اشتباه می‌کنید.» آن‌ها رئیس را کسی می‌دانند که با تصمیمات خود کشتی را هدایت می‌کند و با خود تصور می‌کنند که چقدر عالی می‌شود اگر آن آزادی و تأثیرگذاری را خودشان می‌داشتند. در حقیقت، اگرچه مدیران تصمیم‌گیرنده هستند؛ اما تیم هم باید با این تصمیمات موافق باشد. در غیراین‌صورت، هیچ‌یک از اعضا به آن‌ها اعتماد نخواهد کرد و کارهای‌شان بیهوده خواهد بود. هیچ رهبری حق کنترل بدون مسئولیت دریافت نمی‌کند. اگر تصمیمات رهبران اشتباه باشد، به شدت مؤاخذه خواهند شد. صاحبان شرکت شاهد ورشکسته شدن کسب‌وکارشان خواهند بود و مدیران عامل شرکت‌های عمومی توسط هیئت مدیره اخراج می‌شوند. خود من، به عنوان مدیر جدید، چنین شرایطی را در مراحل اولیه‌ی پیشنهاد محصول تجربه کردم. یک روز درحالی‌که به سمت خانه رانندگی می‌کردم، ایده‌ی خیلی خوبی به ذهنم رسید. این ایده به طور کامل در ذهنم شکل گرفت. این‌که طراحی و کار چگونه باشد و چرا مردم آن را دوست خواهند داشت. با هیجان به خانه رفتم و طرح اولیه‌ای از افکارم را روی کاغذ ترسیم کردم. روز بعد جلسه‌ای با اعضای تیمم تشکیل دادم. ایده را به سایر طراحان توضیح دادم و از آن‌ها خواستم که روی طرح اولیه‌ی من تا رسیدن به طرح پیشنهادی کامل کار کرده و آن را توسعه دهند. چند روز بعد، کار را بررسی کردم و اولین نشانه‌ی خوب پیش نرفتن آن را مشاهده کردم. پیشرفت خیلی کند بود. هریک از افراد طرح را به روش‌های مختلفی تفسیر کردند و زمان زیادی صرف بحث چرخشی بین آن‌ها در مورد ویژگی‌های اصلی طرح شد. با این تصور که احتمالا ایده‌ام را خوب توضیح نداده‌ام، خواسته‌ام را به وضوح مشخص کردم. یک هفته‌ی دیگر گذشت. متأسفانه نتایج فقط کمی بهتر شده بود. آن‌جا بود که به مشکل اصلی پی بردم. هیچ‌کدام از طراحان واقعا ایده‌ی مرا قبول نداشتند. آن‌ها فکر نمی‌کردند که نتیجه‌ی خوبی داشته باشد. و به همین دلیل، کار علاوه بر بی‌روح و بی‌انرژی بودن، خیلی کند پیش می‌رفت. سپس یکی از مهم‌ترین درس‌های مدیریتی‌ام را یاد گرفتم: بهترین نتایج نه از طریق بیان کارهایی که افراد باید انجام دهند؛ بلکه از طریق الهام بخشیدن به آن‌ها برای عمل کردن حاصل می‌شود.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است