دسته بندی : رمان نوجوان

یاران حلقه (ارباب حلقه ها 1)

(داستان های نوجوانان انگلیسی،قرن 20م)
نویسنده: جی.آر.آر.تالکین
مترجم: رضا علیزاده
785,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 584
شابک 9786222344924
تاریخ ورود 1401/09/07
نوبت چاپ 3
سال چاپ 1404
وزن (گرم) 557
قیمت پشت جلد 785,000 تومان
کد کالا 117992
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
کتاب حاضر نخستین جلد از مجموعه‌ی ارباب حلقه‌ها است. ارباب حلقه‌ها یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین کتاب‌های ادبیات در قرن 21 به شمار می‌رود. این مجموعه ادامه‌ی اثر قبلی جی. آر. آر. تالکین به نام هابیت است که در همین ژانر نوشته شده است. محوریت یاران حلقه در باب هابیت‌ها و امید است و خواننده چیزهای زیادی درباره‌ی شخصیت و تاریخ‌شان در می‌یابد. کتاب علاوه‌بر هابیت‌ها از موجوداتی افسانه‌ای دیگر سخن می‌گوید که در ابتدای کتاب به معرفی کوتاهی از هریک از آن‌ها مانند دوزف، اورک، گابلین، الف و ترول می‌پردازد. بیلبو بگینز، شخصیت اصلی داستان موجودی از نژاد هابیت است. او حلقه‌ای را پیدا می‌کند که از قدرت و اهمیت آن بی‌خبر است. فقط می‌داند با در دست کردن حلقه ناپدید می‌شود. او نمی‌داند که آن حلقه، همان حلقه‌ای است که سائورون به‌دنبال آن است.
بخشی از کتاب
آن روز بعد از ظهر برای فرودو بسیا فرساینده بود. این شایعه کذب که همه مایملک خانه به رایگان توزیع می‌شود، مثل برق انتشار یافت؛ چیزی نگذشت که خانه پر شد از کسانی که کاری در آنجا نداشتند، اما امکان بیرون نگه داشتنشان نیز وجود نداشت. برچسب‌ها کنده و با هم مخلوط شد، و نزاع در گرفت. بعضی‌ها می‌کوشیدند اجناس خود را در تالار با هم تاخت بزنند یا معامله کنند؛ دیگران می‌کوشیدند چیزهای کوچکی را که برای آنان در نظر گرفته نشده بود، یا هر چیزی را که به نظر بی‌صاحب یا بی‌مراقب می‌رسید، بدزدند و بگریزند. راهی که به دروازه ختم می‌شد از ازدحام گاری‌ها و چرخ‌دستی‌ها بند آمده بود. در میانه این جار و جنجال، بگینزهای ساک ویل رسیدند. فرودو زمانی کوتاه به جای خلوتی رفته و دوستش مری برندی باک را برای پاییدن اشیا باقی گذشته بود. وقتی اوتو با صدای بلند تقاضای ملاقات فرودو را کرد، مری مودبانه سر فرود آورد. گفت: «فرودو مریض احوال است. دارد استراحت می‌کند.» لوبلیا گفت: «منظورت این است که خودش را قایم کرده. به‌هرحال ما می‌خواهیم او را ببینیم، حتما هم می‌بینیمش. حالا برو و همین حرف را عینا به او بگو!» مری مدتی دراز در تالار تنهایشان گذاشت و آنان وقت پیدا کردند که قاشق‌های هدیه خداحافظی‌شان را پیدا کنند. اما این موضوع به‌هیچ‌وجه خلقشان را باز نکرد. سرانجام به اتاق مطالعه راهنمایی شدند. فرودو پشت میزی نشسته بود و انبوهی از کاغذ جلوی رویش قرار داشت. به‌هرحال از دیدن بگینزهای ساک ویل خوشحال به نظر نمی‌رسید. در حالی که در جیبش با چیزی ور می‌رفت برخاست. اما کاملا مودبانه با آنان حرف می‌زد. رفتار بگیزنهای ساک ویل نسبتا توهین‌آمیز بود. مدام برای اشیا مختلف گرانبها و بدون برچسب (چنانکه میان دوستان معمول است) قیمت‌های ارزان پیشنهاد می‌کردند و چانه می‌زدند...
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است