دسته بندی : ادبیات فارسی

جادوی زبان

(متضادها و مترادف ها،ادبیات فارسی)
نویسنده: سیروس شمیسا
250,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 248
شابک 9786223080302
تاریخ ورود 1401/06/14
نوبت چاپ 4
سال چاپ 1403
وزن (گرم) 272
قیمت پشت جلد 250,000 تومان
کد کالا 116123
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
سیروش شمیسا در پژوهش خود ذیل نام "جادوی زبان"، در مقدمه‌ای مجمل در شان تالیف این اثر می‌گوید: هدف من این بود که مفهوم کلی جادوی زبان را که باعث ارتباطات متعددی در بین کلمات -چه پنهان و چه آشکار-می‌شود، توضیح دهم. او در مبحثی که به "قدرت جادویی کلمه: نام"، می‌پردازد، ما را به جمله‌ای از ارنست کاسیرر ارجاع می‌دهد که به‌صراحت از باب‌های موثر این کتاب است. در این مبحث به ارتباط بین کلمه و آفرینش اشاره می‌شود، به متون مقدس و آن هنگام که در انجیل، کلمه، همان لوگوس معنا می‌شود تا در ابتدا فقط کلمه(لوگوس) باشد، که در زبان یونانی معادل منطق و خرد و سخن نیز گرفته می‌شود. در این منطق، خداوند انسان را آفرید و به او لوگوس داد تا توان نام‌گذاری اشیاء را داشته باشد. شمیسا می‌گوید نام جدید، معادل تولد جدید است. این بحث، فهم و نقد آن و ادامه موضوع در این کتاب، اهمیت و ضرورت تالیف دارد. پشت‌بند این مبحث به موضوع تخلص می‌رسیم، به رازناکی جاری‌کردن نام‌های اعظم بر زبان، به تابوبودن برخی نام‌ها و جرم‌بودن برزبان‌آوردن‌شان، ممنوعیت استفاده از اسم اصلی نزد بشر باستانی در ارجاع به کتاب شاخه‌ی زرین نوشته‌ی فریزر و .... در ادامه به سرفصل "شاعر یا ساحر" می‌رسیم. اینجاست که از "مهارت" سخن به میان می‌آید تا به‌درستی از ابعاد رازآمیز این بحث کاسته شود. مولف به‌عوض ایجاد ابهام و رازآمیز جلوه‌دادن امکانات زبانی، در ارتباط با شرح و بسط "جادوی زبان"، به وجوه بیانی، روابط بین کلمات، روابط و تناسبات لفظی و معنوی و امکانات متعدد و البته پیچیده‌ی زبان اشاره می‌کند. مولف در تالیف این اثر به امکاناتی که روانکاوی به‌ویژه در ارتباط با خودآگاه و ناخواگاه در اختیارش می‌گذارد، متکی است و جا به جا در طول مباحث مختلف از تحلیل روانکاوانه استفاده می‌کند. کتاب در بخش نهایی خود به جادوی زبان در شعر فروغ می‌پردازد. مولف می‌گوید ارتباط کلمات در شعر فروغ به لحاظ معانی پنهان و ریشه‌ی لغت گاهی بسیار جادویی است و نشان می‌دهد که او در لحظات سرایش شعر کاملا در تسخیر "سروش شعر" یا همان میوزها بوده است و به‌عنوان نمونه شعر فتح باغ و دیدار در شب را بررسی می‌کند.
بخشی از کتاب
زبان به لحاظ واژه و جمله و ساخت آن‌ها منطق خاص (آشکار و پنهان) خود را دارد. مثلا تصوّر که در منطق صورتی است که در ذهن منقّش می‌شود در دستور زبان اسم است. در منطق تصدیق ایجاد رابطه بین دو تصوّر است که در دستور زبان جمله می‌گوییم. در زبان ادبی که در آن منطق زبان تا حدود زیادی درهم شکسته می‌شود معمولا معادل اسم مجاز و معادل جمله اسناد مجازی است: بنفشه طرّۀ مفتول خود گره می‌زد (حافظ) صفت مشبّهه (صفت و گاهی صیغۀ مبالغه) در فارسی از بن فعل مضارع که به آن الفی افزوده شده است ساخته می‌شود مثل: گویا، زیبا. در زبان دوان داریم امّا دوا (به معنی دونده) نداریم چون منطقا کسی از مادر دونده زائیده نمی‌شود یا منطقا نویسا نباید داشته باشیم مگر آن‌که توجیهی جز صفت مشبّهه داشته باشد. در ساخت جمله هم نظم‌های گوناگونی داریم. مثلا در فارسی متعارف نخست فاعل و سپس مفعول و سپس فعل می‌آید. اگر از این ساخت مرسوم تجاوز کنیم، معنی جمله تغییر می‌کند که در علم معانی بررسی می‌شود مثلا به جای من کتاب را آوردم بگوییم کتاب را من آوردم که یک معنی آن این است که من آوردم نه کس دیگر. فلاسفۀ زبان هم در مطابقت برخی از انواع جملات با ساخت حقیقت هستی بحث‌هایی دارند مثلا برتراند راسل به دو نوع قضایای اتمی و مولکولی معتقد است. ارسطو انسان است یک قضیۀ اتمی است که نمی‌توان آن را کوچک‌ýتر کرد امّا ارسطو و سقراط انسانند قضیۀ مولکولی است. به نظر راسل واقعیت‌های جهان تماما اتمی هستند نه مولکولی و در جهان هیچ امر کلّی وجود ندارد.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است