دسته بندی : رمان خارجی

قلعه حیوانات (بهترین کتاب های جهان)

(داستان های انگلیسی،قرن 20م)
نویسنده: جورج اورول
مترجم: مهدیس بهنیا
168,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 112
شابک 9782001024551
تاریخ ورود 1401/08/08
نوبت چاپ 2
سال چاپ 1402
وزن (گرم) 145
قیمت پشت جلد 168,000 تومان
کد کالا 117201
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
قلعه‌ی حیوانات رمانی به سبک ادبیات تمثیلی است که در طول جنگ جهانی دوم نوشته و در سال ۱۹۴۵ میلادی در انگلستان منتشر شد. کتاب در نقد حکومت‌های سرکوبگر آن دوران یعنی شوروی و آلمان نوشته شد. این رمان روایت گروهی از حیوانات اهلی است که در اقدامی آرمان‌گرایانه و انقلابی، صاحب مزرعه یعنی آقای جونز را از مزرعه‌اش فراری می‌دهند تا خود اداره‌ی مزرعه را به ‌دست گرفته و «برابری» و «رفاه» را در جامعه‌ی خود برقرار سازند. رهبری این جنبش را گروهی از خوک‌ها به‌دست دارند. ولی پس از مدتی این گروه جدید نیز به رهبری خوکی به نام ناپلئون همچون آقای جونز به بهره‌کشی از حیوانات مزرعه می‌پردازند و هرگونه مخالفتی را سرکوب می‌کنند. این کتاب در سراسر جهان با استقبال فراوان مواجه شده و به هجده زبان رایج دنیا ترجمه شده است. از زبان مترجم: در دنیای قصه‌ و کتاب‌ گاهی پیش می‌آید که نمادها و تمثیل‌ها بهتر از اشخاص و آدم‌ها می‌توانند روایتگر موضوعی حقیقی باشند. «قلعه‌ی حیوانات» نمونه‌ی قوی و بارزی از گردهم‌آمدن جمعی از نمادهاست که به‌خوبی توانسته نظرها و افکار «جورج اورول» در رابطه با موضوع انقلاب را به تصویر بکشاند. ترجمه‌ی این اثر برای من، باوجود ترجمه‌های متنوع از سال‌ها پیش تاکنون، برابر با تصور لحظه‌لحظه‌ی‌احساسات و نگرانی‌ها و آمال شخصیت‌های موجود در کتاب بود و باور آنچه که در این کتاب وجود داشت توانست تا عمق افکارم رسوخ کند؛ و اکنون امید است که آنچه در برابر چشمانتان قرار گرفته بتواند رؤیای جهانی آرمانی را در فکر و تخیلتان بپروراند. در ترجمه‌ی دوباره‌ی این اثر فاخر، تلاش بر این بود که تا حد امکان سادگی در گفتار و نوشتار به کار گرفته شود تا طبع کتابخوانان امروز را از تکلف و پیچیدگی سبک نوشتار قدیمی دور نگاه دارد و لذت خوانشی آسان را به جانتان بنشاند. امیدوارم که در این امر موفق بوده باشم.
بخشی از کتاب
آقای جونز، مالک مزرعه‌ی مانور، شب‌هنگام در مرغدانی را قفل کرد،‌ اما مست‌تر از آن بود که یادش بماند تا دریچه‌های آنجا را هم ببندد. به کمک روشناییِ حلقه‌ای‌شکل نور فانوسش که به این‌سو و آن‌سو حرکت می‌کرد،‌ تلوتلوخوران از عرض حیاط خانه‌اش گذشت، ‌پوتین‌هایش را در مقابل در پشتی خانه به کناری پرت کرد و آخرین گیلاس آبجوی موجود در بشکه‌ای که در ظرفشوی‌خانه بود را سر کشید ‌و بعد به‌سوی تختش، که خانم جونز داشت بر روی آن خروپف می‌کرد، رفت. به‌محض خاموش شدن چراغ اتاق‌خواب، ‌همهمه و جنب‌وجوشی در ساختمان‌های مزرعه به پا شد. در طول روز حرفی در مزرعه پخش شده بود مبنی بر اینکه میجر پیر، خوک نر برنده‌ی جایزه‌ی نمایشگاه حیوانات، ‌در شب گذشته خواب عجیبی دیده و تمایل داشته که آن را با حیوانات دیگر در میان بگذارد. قرار بر این بود که به‌محض از بین رفتن خطر حضور آقای جونز، همگی در اصطبل بزرگ مزرعه دور هم جمع شوند. میجر پیر (همیشه او را با همین نام صدا می‌کردند؛ گرچه که او با نام «زیبای ویلینگدون» در نمایشگاه شرکت کرده بود.) آن‌قدر در مزرعه مورد توجه بود که تقریبا همه حاضر بودند ساعتی از زمان خوابشان را وقف گوش‌دادن به حرف‌های او کنند....
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است