دسته بندی : رمان خارجی

عشق و یک دروغ (ادبیات مدرن جهان،چشم و چراغ96)

(داستانهای انگلیسی،قرن 20م)
نویسنده: مارگریت وست
مترجم: میمنت دانا
285,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 280
شابک 9786003763814
تاریخ ورود 1397/09/12
نوبت چاپ 3
سال چاپ 1403
وزن (گرم) 266
قیمت پشت جلد 285,000 تومان
کد کالا 71344
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
«عشق و یک دروغ» رمان عاشقانه‌ای در مورد یک عشق نافرجام است که گذر زمان آن را دستخوش تغییرات می‌کند. روایتی از یک رابطه‌ی پرفراز و فرود که نویسنده‌ی نه‌چندان آشنا- مارگریت وست- آن را دستمایه‌ای برای تبلیغ اصول و ارکان اخلاقی و تاثیرات آن بر زندگی هر فرد قرار می‌دهد. دختری از طبقه‌ی متوسط به نام سیسیلی واتسون، برای گذراندن تعطیلات خود به هتلی ساحلی سفر می‌کند و در آنجا، تصادفا با نجیب‌زاده‌ای آشنا می‌شود که باعث به‌وجودآمدن عشق عمیقی میان این دو نفر می‌گردد. رابطه‌ای که با یک دروغ، تبدیل به نفرت و جدایی می‌شود، غافل از آنکه سرنوشت آن‌ها چنان درهم تنیده ‌است که مجددا در مسیر یکدیگر قرار می‌گیرند.
بخشی از کتاب
وی زنی بود زیبا با موی تیره و چشمانی درشت و بیقرار و لبانی بیش از حد قرمز، لباس‌هایش بسیار زیبا و شیک و جواهراتش مایه‌ی اعجاب و حسرت همه زن‌ها بود. در این شب لباسی از بهترین ابریشم طبیعی به رنگ بنفش که صنعت دست خیاط‌ها بود پوشیده و سنجاقی به شکل اژدها از برلیان و زمرد بالای موهای تیره‌ی خود زده بود. لوئیز لاینقطع حرف می‌زد و چنین به نظر می‌رسید که می‌داند چشم همه متوجه و خیره‌ی اوست، وی از آن نوع زن‌هایی بود که تمام حرکاتشان پیش‌بینی‌شده و مصنوعی است و حتی برای لحظه‌ای به حال طبیعی و عادی نیستند. گاهی نقش مادر مهربان و علاقمند را بازی می‌کرد و توجه خود را به پسربچه‌ی زیبایی که تحت نظر دو نفر پرستار سفیدپوش در اتاق خصوصی غذا می‌خورد معطوف می‌کرد، گاهی مصرانه طفل را که لباسی از قیمتی‌ترین مخمل‌ها پوشیده و یقه‌ی توری گرانبهایی به گردن داشت با خود به سالن غذاخوری می‌آورد. مردم می‌گفتند بزرگ‌ترین آرزوی این زن این است که برادرشوهرش را مجرد نگه دارد تا پسرش تمول بی‌حساب راجر را به ارث برد. با اینکه راجر بوکانان به سن 35 سالگی رسیده بود هنوز کسی ندیده بود که توجه وی به طور جدی معطوف زنی شود. راجر بین مردان مجرد و سرشناس لندن جذاب‌ترین و برجسته‌ترین آنها بود. وی خود متوجه بود که اغلب زنان و دختران متشخصی را که می‌شناخت منتهای کوشش را برای به دام انداختن او به کار می‌برند، ولی راجر بدون خطر به آرامی از روی دام‌ها می‌گذشت.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است