دسته بندی : زندگینامه

پسرکی روی جعبه ی چوبی

(سرگذشتنامه زندانیان اردوگاه های اسیران و یهودیان لهستان،کودکان یهودی در هولوکاست،جنگ جهانی دوم،1939-1945م،برنده 1 جایزه،کتاب پرفروش نیویورک تایمز و کتاب برگزیده ی سایت آمازون)
نویسنده: لئون لیزون
264,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 176
شابک 9789641702931
تاریخ ورود 1396/12/09
نوبت چاپ 2
سال چاپ 1397
وزن (گرم) 142
قیمت پشت جلد 264,000 تومان
کد کالا 63243
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
کتاب پیش رو سرگذشت‌نامه و داستانی است که پیش از این با عنوان فهرست شیندلر منتشر شده بود و روایتی است از سرنوشت پسرکی معصوم که در بحبوحه‌ی جنگ جهانی دوم زندگی می‌کند و حوادثی غیرقابل‌تصور و گاه بسیار متاثرکننده را پشت سر می‌گذارد. لئون که یکی از اعضای فهرست مشهور شیندلر است، در این کتاب در حقیقت زندگی خود را شرح می‎دهد و تصویری از واقعیتی تاریک و دردناک ارائه می‌دهد؛ از شرایط مرگ‌آوری که خود و خانواده‌اش از آن نجات پیدا کردند. در حقیقت هوشمندی و ذکاوت لئون او را از دست نازی‌ها نجات داد و تلاش و زیرکی شیندلر به نجات جان بسیاری از یهودیان دیگر منجر شد.
بخشی از کتاب
فردی با سر و رویی گل‌آلود آهسته از پله‌های ساختمان بالا آمد و در ورودی آپارتمان ایستاد. او را نشناختم تا اینکه وارد شد و خود را روی صندلی انداخت. پدرم طی این چند هفته تا این حد تغییر کرده ‌بود. من، مادرم، خواهرم و برادرهایم او را در آغوش گرفتیم. اما خوشحالی‌مان لحظه‌ای بیشتر طول نکشید. در این فکر بودیم که چه اتفاقی برای هرشل افتاده ‌بود. پدر به ما اطمینان داد که هرشل در امان است. اگرچه به نظر من او تردید داشت. چون مخفیانه چیزهایی به مادرم گفت. پدر تعریف کرد که او و هرشل به جمع پناهندگانی پیوستند که به سوی شمال و شرق می‌رفتند. چون می‌خواستند از تانک‌ها و نیروهای آلمان پیش‌تر باشند. از صبح تا شب به همراه بقیه راه می‌رفتند و از چنگ سربازهای متجاوز فرار می‌کردند. ساعات محدودی را در مزارع می‌خوابیدند. غذای محدودی به‌دست می‌آوردند. آنها خوشه‌های ذرت را چیده و به‌ همان صورت خام می‌خوردند. هرگاه به شهری می‌رسیدند، شایعه می‌شد که آلمان‌ها آنجا هستند. آلمان‌ها با سرعتی هشداردهنده غرب لهستان را فتح کرده و به سمت شرق درحال پیشروی بودند.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است