دسته بندی : رمان تاریخی

مرگ وزیر مختار

(روابط خارجی ایران و روسیه،تاریخ قاجاریان،1193-1344ق)
مترجم: مهدی سحابی
540,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 568
شابک 9789642090716
تاریخ ورود 1396/10/26
نوبت چاپ 4
سال چاپ 1403
وزن (گرم) 537
قیمت پشت جلد 540,000 تومان
کد کالا 62366
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
این رمان تاریخی، روایتی داستانی است از زندگی الکساندر گریبایدوف، دیپلمات، نمایشنامه‌نویس، شاعر و آهنگساز روس، از زمان ورودش به دنیای سیاست تا در زمان قتلش در تهران. او در زمان مرگ وزیرمختار روسیه در ایران بود و یک‌سوم پایانی کتاب هم در تهران می‌گذرد. تینیانوف، نویسنده‌ی کتاب، یکی از معروف‌ترین نویسندگان فرمالیست است و این کتاب هم بی‌نصیب از فرمالیسم نیست.
بخشی از کتاب
وزیر مختار هنوز زنده بود. یک کبابی شمیرانی دندان‌های جلویی‌اش را خُرد کرده بود. یکی دیگر با چکش به عینکش زد و یکی از شیشه‌های عینک به چشمش فرو رفت. کبابی سر او را بر سر چوبی کرد و بیرق تازه‌ی خود را به اهتزاز درآورد. سر وزیرمختار سبک‌تر از سبد گوشتی بود که او معمولا به دوش می‌کشید. وزیر مختار کافر مسئول جنگ‌ها، قحطی،‌ظلم حکام و محصول بد آن سال بود. اکنون بر سر چوبدست، بر فراز کوچه‌ها می‌گذشت و از آن بالا با دندان‌های شکسته می‌خندید. کودکان با سنگ او را نشانه می‌گرفتند و به هدف می‌زدند. وزیر مختار زنده بود. دزدی دست راست او را، که حلقه‌ای بر آن می‌درخشید، با خود می‌برد. آن را محکم و دوستانه در تنها دست خود که دست چپ بود، می‌فشرد. گاهی به آن می‌نگریست و تأسف می‌خورد که چرا برهنه است و تکه‌ای پارچه‌ی زردوزی‌شده همراهش نیست. شاگرد چلنگری کلاه سه‌گوش او را بر سر گذاشته بود و کلاه گشاد تا روی گوش‌هایش پایین می‌آمد. اما خود وزیر مختار، همراه با نوکر موبورش و یک کافر دیگر و در کنار سگ‌ها و گربه‌های مرده، خیابان‌های تهران را جارو می‌کرد…
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است