دومینوی اصلی زندگی (زندگی مثبت)

مترجم: مهسار مشتاق
216,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 144
شابک 9789641702139
تاریخ ورود 1395/02/19
نوبت چاپ 4
سال چاپ 1402
وزن (گرم) 149
قیمت پشت جلد 216,000 تومان
کد کالا 49352
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
شما کمتر می‌‌خواهید شما حواس‌پرتی‌های کمتری می‌خواهید. حجم بالای ایمیل‌ها، پیام‌ها و ملاقات‌ها باعث‌حواس‌پرتی و استرس بیشتر شما می‌‌شود. رسیدگی به کار و خانواده به‌طور هم‌زمان برایتان دشوار است. نتیجه چیست؟ سرعت پایین در کار، ازدست‌دادن ضرب‌الاجل‌ها، دستمزد کمتر، نداشتن پیشرفت شغلی و استرس زیاد. و شما بیشتر می‌‌خواهید می‌خواهید بازدهی کارتان بیشتر شود. برای داشتن زندگی بهتر، درآمد بیشتری می‌خواهید. می‌خواهید زندگی دلخواهتان را داشته باشید و بتوانید وقت بیشتری را به خانواده و دوستان‌تان اختصاص دهید. حال شما می‌‌توانید هر دو را داشته باشید؛ کمتر و بیشتر! *در این کتاب شما یاد می گیرید: *با وجود بی‌نظمی‌ها موفق شوید. *در زمان کمتر به نتایج بهتری دست یابید. *برای تحقق هدف‌تان انرژی لازم را داشته باشید. *از استرس‌تان بکاهید. *بر احساسات منفی غلبه کنید. *انرژی‌تان را تجدید کنید. *از مسیر درست منحرف نشوید. *کارهایی را که برایتان اهمیت دارد، انجام دهید. کتاب حاضر به شما کمک می‌کند در تمام ابعاد زندگی -‏ کار، شخصی، خانوادگی- به نتایج شگفت‌‌آوری دست یابید.
بخشی از کتاب
در هفتم ژوئن 1991، در عرض 112 دقیقه همه چیز دگرگون شد. البته همه چیز سرجای خودش بود، ولی به‌نظر می‌رسید که چنین اتفاقی رخ داده است! من برنامه‌ی طنز سیتی اسلیکرز را تماشا می‌کردم. صدای خنده‌ی تماشاچیان، سالن را پر کرده ‌بود. در یکی از به‌یاد ماندنی‌ترین صحنه‌ها، کرلی، پسری با جرأت که نقش او را جک پالانس بازی می‌کرد با میچ، مجری برنامه که بیلی کریستال آن را بازی می‌کرد با یکدیگر صحبت می‌کردند. کرلی: می‌دانی راز زندگی چیست؟ میچ: نه. تو بگو. کرلی: (درحالی که انگشتش را بالا گرفته ) این. میچ: انگشت تو؟ کرلی: یک مورد. فقط یک مورد. اگر آن را رعایت کنی دیگر همه‌چیز تمام است. میچ: عالیست. خب آن یک مورد چیست؟ کرلی: این را دیگر خودت باید بفهمی. آنچه این شخصیت‌ها به‌زبان می‌آورند همان راز موفقیت است. شاید نویسنده‌ی این دیالوگ هدف خاصی از نوشتن آن نداشته ‌باشد. اما همین یک کار بهترین رویکرد برای دستیابی به چیزی است که می‌خواهید. من تا کمی قبل‌تر، از این حقیقت آگاه نبودم. در گذشته موفقیت را تجربه کرده ‌بودم اما تا زمانی‌که با مشکلی بزرگ روبه‌رو نشده ‌بودم، سعی نکردم با رویکرد خودم با نتایجی که به‌دست آورده‌ بودم روبه‌رو شوم. در کمتر از یک دهه ما شرکت بسیار موفقی ساخته ‌بودیم که اهدافی ملی و بین‌المللی داشت اما ناگهان همه‌چیز تغییر کرد. باوجود تلاش و زحمت بسیار، زندگی‌ام آشفته و همه‌چیز از نظم خود خارج شد و من در آستانه‌ی ورشکستگی قرار گرفتم.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است