ساندویچ ژامبون (ادبیات مدرن جهان،چشم و چراغ40)
(داستانهای آمریکایی،قرن20م)
موجود
ناشر | نگاه |
---|---|
مولف | چارلز بوکوفسکی |
مترجم | علی امیرریاحی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 400 |
شابک | 9786003760806 |
تاریخ ورود | 1394/10/28 |
نوبت چاپ | 17 |
سال چاپ | 1403 |
وزن (گرم) | 365 |
کد کالا | 47384 |
قیمت پشت جلد | 3,750,000﷼ |
قیمت برای شما
3,750,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
بوکوفسکی شاعر و داستاننویس بزرگی است که در ایران نیز بسیار مورد اقبال خوانندگان جدی کتاب قرار گرفته است.
ساندویچ ژامبون داستان بلند و جذابی است سرشار از طنز و مطایبه اما در پس طنز آثار بوکوفسکی به دغدغهها و دردهای جوامع صنعتی و مدرنی میپردازد که به مرور ایام از روابط انسانی، عشق وعاطفه، مهروزی و انسانیت تهی میشوند و روابط مکانیکی، سودجویی و بالارفتن از مراتب اجتماعی به هر قیمتی جایگزین روابط انسانی میشود،در واقع طنز نویسنده طنزی سیاه و تلخ است که در پس ظاهر خندهدار خود میتواند اشک به چشم خواننده بیاورد.
ساندویچ ژامبون داستان بلند و جذابی است سرشار از طنز و مطایبه اما در پس طنز آثار بوکوفسکی به دغدغهها و دردهای جوامع صنعتی و مدرنی میپردازد که به مرور ایام از روابط انسانی، عشق وعاطفه، مهروزی و انسانیت تهی میشوند و روابط مکانیکی، سودجویی و بالارفتن از مراتب اجتماعی به هر قیمتی جایگزین روابط انسانی میشود،در واقع طنز نویسنده طنزی سیاه و تلخ است که در پس ظاهر خندهدار خود میتواند اشک به چشم خواننده بیاورد.
بخشی از کتاب
من خانه مادربزرگ را دوست داشتم. خانهی کوچکی زیر انبوه شاخههای آویزان درختان فلفل. امیلی همه قناریهایش را در قفسهای جداگانهای نگه میداشت. یکبار را بهخوبی یادم است. حوالی عصر میخواست روسری سفیدی را روی قفسها بیندازد تا پرندهها بتوانند بخوابند. بقیه هم نشستند روی صندلی و شروع کردند به صحبت. آنجا یک پیانو بود. من نشستم پشتش و کلیدها را فشار دادم و به صداهاشان گوش کردم. آن کلیدهای انتهایی پیانو را بیشتر دوست داشتم، جایی که انگار دیگر به سختی صدایشان در میآید - صدایی مانند افتادن تکههای یخ روی یکدیگر..
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر