#
#

ژان لوک گدار؛ زندگی‌ها و مرگ‌ها/ در مقابل کلاکت

2 هفته پیش زمان مطالعه 7 دقیقه


کتابِ ژان لوک گدار نوشته‌ی ژان مارک لالان و فیلیپ آزوری را نشر شما با همکاری انتشارات بهجت به چاپ رسانده است. این کتاب، اثری است که به یکی از چهره‌های اساسی و منحصربه‌فرد سینمای مدرن، یعنی ژان لوک گدار، می‌پردازد؛ فیلمسازی که مرگش در سپتامبر 2022 موجی از واکنش‌های جهانی را برانگیخت و او را بار دیگر در کانون توجه مباحث سینمایی و هنری قرار داد. عنوانِ کتاب «زندگی‌ها و مرگ‌های ژان لوک گدار» خود حامل نشانه‌ای مهم است: نویسنده نمی‌خواهد صرفاً روایتی خطی از زندگی و مرگ یک کارگردان ارائه دهد، بلکه تلاش دارد لایه‌های گوناگون زیست هنری و فکری گدار را نشان دهد؛ زیست‌هایی که او در سینما، سیاست، هنر، نقد و حتی زندگی خصوصی تجربه کرده است. گویی گدار نه یک زندگی واحد، بلکه چندین زندگی در دل یک حیات داشته است و مرگ او نیز فقط پایان یک بدن نبود، بلکه پایان مجموعه‌ای از تجربه‌ها، جدال‌ها و آفرینش‌ها به شمار می‌آید.
نویسنده‌ی کتاب، که از منتقدان و پژوهشگران شناخته‌شده‌ی حوزه‌ی سینماست، قصد دارد خواننده را از قالب نگاه ساده‌ی «بیوگرافی» بیرون بکشد و نشان دهد که چگونه گدار در طول شش دهه فعالیت هنری، بارها و بارها خود را بازآفرینی کرد، تغییر مسیر داد و به شکلی تازه متولد شد. به همین دلیل، از واژه‌ی Vies (زندگی‌ها) به‌صورت جمع استفاده می‌شود. گدار زندگی یک منتقد پرشور در دهه‌ی پنجاه بود، سپس زندگی یک فیلمساز انقلابی در دهه‌ی شصت، زندگی یک هنرمند سیاسی و رادیکال در دهه‌ی هفتاد، زندگی یک متفکر تصویری در دهه‌های بعد و درنهایت زندگی یک فیلسوفِ سینما در سال‌های پایانی عمر.

 

ژان مارک لالان


کتاب همچنین به Morts (مرگ‌ها) اشاره می‌کند. این تعبیر نمادین است؛ چراکه گدار بارها خود را از نو ساخت و هربار بخش‌هایی از گذشته‌ی خویش را کشت تا بتواند دوباره متولد شود. مرگ در این کتاب صرفاً به معنای زیستی نیست، بلکه به معنای پایان یک دوره، یک سبک یا یک هویت هنری است.
یکی از ویژگی‌های اصلی کتاب، ترکیب بیوگرافی با نقد سینمایی و تحلیل فلسفی است. نویسنده فقط به روایت زندگی‌نامه‌ای اکتفا نمی‌کند، بلکه نشان می‌دهد که چگونه هر انتخاب گدار در زندگی شخصی، بازتابی در فیلم‌های او داشته و هر فیلم نیز نوعی موضع‌گیری دربرابر جهان بوده است.
مثلاً در بحث از فیلم «از نفس افتاده» (1960)، نویسنده آن را فقط آغاز موج نو نمی‌داند، بلکه آغاز نخستین زندگی گدار می‌داند؛ زندگی‌ای که بر شور، بداهه‌پردازی و نفی قواعد سنتی سینما استوار بود. دربرابر، فیلم‌های دهه‌ی هفتاد مانند «همه‌چیز خوب است» بازتابی از درگیری‌های سیاسی او با سرمایه‌داری و ایدئولوژی مسلط محسوب می‌شوند.
کتاب در جای‌جای خود به این پرسش می‌پردازد که گدار چرا بارها مسیرش را عوض کرد؟ آیا این تغییرات نتیجه‌ی بحران‌های شخصی بود یا ناشی از شرایط تاریخی و اجتماعی؟ پاسخ نویسنده ترکیبی از هر دو است: گدار همواره نارضایتی درونی داشت و هیچ‌گاه به یک زبان هنری ثابت رضایت نمی‌داد، اما درعین‌حال، تحولات جهانی ـ از مه 68 گرفته تا جنگ‌های خاورمیانه و تحولات رسانه‌ای ـ نقش مهمی در تغییر رویکردهای او ایفا کردند.
کتاب لحنی همزمان پژوهشی و ادبی دارد. نویسنده تلاش می‌کند به جای بازگویی خشک وقایع، با نوعی نثر روایی و تحلیلی، خواننده را در تجربه‌ی سینمایی گدار شریک کند. او بارها صحنه‌هایی از فیلم‌ها را شرح می‌دهد، گفت‌وگوهای مشهور گدار را نقل می‌کند و آن‌ها را با اندیشه‌های فیلسوفانی چون بنیامین، دلوز و دریدا پیوند می‌زند. درواقع کتاب، هم یک زندگی‌نامه و هم نوعی «فلسفه‌ی سینما از خلال گدار» است.

 

 

تا پیش از انتشار این کتاب، آثار متعددی درباره‌ی گدار نوشته شده بود، اما بیشترشان یا جنبه‌ی فیلم‌شناسی داشتند یا صرفاً به یک دوره از کارنامه‌ی او می‌پرداختند. ژان لوک گدار؛ زندگی‌ها و مرگ‌ها در پی آن است که تصویری کلی، یکپارچه و چند بُعدی ارائه دهد و نشان دهد که چگونه گدار را باید نه‌تنها به‌عنوان یک کارگردان، بلکه به‌مثابه یک «اندیشمند تصویری» دید.
کتاب همچنین به بُعد اخلاقی و انسانی زندگی گدار می‌پردازد: روابط پرتنش او با همکاران، عشق‌هایش، انزوا و سکوت سال‌های پایانی. نویسنده این‌ها را بخشی جدانشدنی از «مرگ‌های کوچک» گدار می‌داند؛ مرگ‌هایی که او را به سمت تنهایی و درنهایت مرگ واقعی در سال 2022 سوق دادند.

ژان لوک گودار (زندگی ها و مرگ ها)

ژان لوک گودار (زندگی ها و مرگ ها)

شما،بهجت
افزودن به سبد خرید 250,000 تومان

قسمتی از کتاب ژان لوک گدار؛ زندگی‌ها و مرگ‌ها:
گدار که یکی از منتقدین مجله کایه دو سینما بود، نه جدیت رومر و ریوت را داشت و نه خشم‌های عاشقانه‌ی شخصیت‌های دل‌آزرده‌ی فیلم‌های تروفو را. او هنردوستی بود که از روی هوس و تفنن همچون دلقکی پنهان با کلمات بازی می‌کرد و استفاده‌اش از صفات بلند بالا، گاهی دل را به هم میزد. او اهل تناقض و نوشتنش مانند فیلمسازی بود (از راه ترکیب تصاویر). هنگامی‌که فیلمساز شد از اشاره و نقل‌قول زیاد استفاده می‌کرد (یکی از دلایل اصلی انتقاد از او) بدون اینکه مرجع آن‌ها را ذکر کند (چه توقعاتی). دفن کردن کلمات دیگران، درون کل مواد فیلم، زیر یک گمنامی شرم‌آور، که این نیز به عنوان ماشین خودکار ادبیات درآمد. سبک باروز و بریده‌بریده کردن صحنه‌ها به سبک خودش مسلماً در این بازی وسواس‌گونه با کلمات حضور داشتند.
در طول شصت سال فعالیتش در صنعت سینما، گدار قطعاً می‌توانست به‌عنوان یک خواننده‌ی ایده‌آل به حساب آید. استناد کردنش مانند یادداشت و نوت‌برداشتن بود: عیناً همان‌طور که یک دی ـ جی از روی دیگر آهنگسازان اقتباس می‌کند و ساخته‌ی آن‌ها را مطابق با آرایش و تنظیم خودش بازنویسی می‌کند. گدار برای نوشتن، کمتر از دیگر هنرها قداست قائل بود. کتاب یک بازیگر است (و همه نظر واقعی او را درباره‌ی بازیگران زن و مرد می‌دانیم) که وجودش برای فیلم ضروری است و از کتاب و نوشته است که اقتباس می‌شود. مانند بازیگر زن یا مردی که به فیلمنامه دسترسی ندارد، کتاب نمی‌داند چرا او را فرا می‌خوانند ولی اگر خود را روی صحنه ببیند، متوجه می‌شود. آنجا طوری شنیده می‌شود که هرگز شنیده نشده است: بریده‌بریده ولی با تمام قوا به تصویر درآمده. بله، گدار کتاب نوشته. از شماره 300 مجله کایه دو سینما در 1979، و سپس کتاب انتشارات آلباتروس (مقدمه‌ای بر تاریخچه واقعی سینما)، و درنهایت مجموعه بی‌استفاده ولی ضروری تاریخ سینما که مجموعه نشر بلانش گالیمار، در سال 2006، آن را منتشر کرد و نوشتن را با قدرت بصری کلمات که روی تصویر یا در حاشیه یک تصویر یا در بستر یک صفحه قرار گرفته بود جایگزین کرد. آنجا می‌توانیم در مورد نوشتار او صحبت کنیم: نوشتار و نگارش او نرم و روان، فصیح و زنانه است. به نظر می‌رسد که او روان‌نویس سیاه و گاهی اوقات قرمز را ترجیح می‌داده. در گرونوبل، هنگامی‌که برای اولین‌بار با کامپیوتر آشنا شد و درعین‌حال که درباره کنار رفتن نقش و حضور نویسنده با خودش کلنجار می‌رفت و عمیقاً آرزویش بود که هنرمند نیمه‌کامل را با هنرمند غایب جایگزین کند، خود را در نوشتن با اولین نرم‌افزارهای کامپیوتری غرق می‌کرد، کلمات مربعی سفید بر روی زمینه سیاه، حالتی سلحشورانه در این شکلِ جداسازی فکر از دستی که می‌نویسد وجود دارد: هال 9000 آخرین نویسنده بود و اپل، گالیمارِ هوشمند سال‌های آینده خواهد بود. 

ژان لوک گدار؛ زندگی‌ها و مرگ‌ها را مانا دهناد و حامد فولادوند به اتفاق ترجمه کرده‌اند و کتاب حاضر در 144 صفحه‌ی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط