
خلق محتوا، خلق مشتری: چگونه تصویرگری جذاب، فروش کتاب کودک را متحول میکند؟
در دنیای رنگارنگ کودکی، پیش از آنکه واژهای خوانده شود یا مفهومی درک گردد، تصویرها هستند که سخن میگویند. کودک با چشمهای کنجکاوش به دنیای کتاب نگاه میکند و نخستین ارتباط او با کتاب از مسیر تصویر میگذرد، نه از متن. در کتاب کودک، تصویرگری تنها مکمل داستان نیست، بلکه گاه خودِ داستان است. اهمیت تصویرگری در کتاب کودک آنچنان است که میتواند سرنوشت فروش یک کتاب را رقم بزند.
تصویرگری جلد کتاب کودک، نقش ویترینی را دارد که باید در چند ثانیه توجه کودک و والدین را جلب کند. در بازار پر از رنگ و نقش کتابهای کودک، تنها کتابهایی که طرح جلدی خلاقانه، پرکشش و متناسب با گروه سنی دارند، میتوانند از قفسه بیرون کشیده شوند. تحقیقات نشان میدهد که بیش از 70درصد انتخاب اولیهی والدین و کودکان در خرید کتاب کودک، براساس تصویر جلد صورت میگیرد.
والدین، هنگام خرید، ناخودآگاه واکنشی احساسی و بصری به کتاب نشان میدهند؛ کتابهایی که تصویرگری حرفهای و هماهنگی دارند، حس اعتماد بیشتری القا میکنند. کودک نیز، با وجود نداشتن توان خواندن، از روی تصویر جلد قضاوت میکند و کتابی را انتخاب میکند که تصویرهایش او را جذب کنند. این انتخاب، نخستین گام در وفاداری او به کتاب خواهد بود.
رنگها از دیرباز ابزاری برای تحریک احساسات بودهاند. تصویرگران کودک با آگاهی از تأثیرات روانشناختی رنگها، از رنگهای گرم و روشن برای القای شادی، رنگهای سرد برای سکوت یا تفکر و رنگهای تیره برای تنش و خطر استفاده میکنند. استفادهی هوشمندانه از پالت رنگی، میتواند فضای داستان را قبل از خواندن روایت کند.
در کتابهای کودک، بهویژه برای سنین پایینتر، تصویرگری خود بهنوعی روایتگر است. گاهی تصاویر چیزهایی را نشان میدهند که در متن نیامدهاند و گاهی معنای متن را عمیقتر میسازند. تصویرگر میتواند با ترکیب حالات چهره، زبان بدن شخصیتها و فضای اطراف، داستانی عمیقتر و ملموستر بیافریند.
تصاویر فقط ابزار درک بهتر داستان نیستند، بلکه بذر تخیل را در ذهن کودک میکارند. کودک هنگام تماشای تصاویر، داستان را با ذهن خود بازسازی میکند، شخصیتها را در ذهن جان میبخشد و در دنیای داستان غرق میشود. این ارتباط عمیق، علاقهی کودک به کتاب را دوچندان میکند.
در صنعت نشر کودک، برخی تصویرگران بهقدری مشهور و مورد اعتماد مخاطبان شدهاند که خود نامشان تضمینی برای فروش کتاب است. سبک خاص، رنگآمیزی منحصربهفرد و طراحی شخصیتهای خاص باعث میشود آثار آن تصویرگر قابلشناسایی و محبوب باشند.
البته کتاب کودک برای گروههای سنی مختلف، نیازمند سبکهای تصویرگری متفاوت است. برای کودکان خردسال، تصویرهای ساده با رنگهای شفاف مؤثرترند، درحالیکه کودکان بزرگتر جذب جزئیات بیشتر و سبکهای پیچیدهتر میشوند. انتخاب تصویرگری متناسب با سطح درک کودک، میتواند کتاب را موفقتر کند.
مجموعه کتابهای «پتسون و فیندوس» نوشتهی سون نورکوئیست که خود نویسنده تصویرگری کرده است، نمونهای موفق از هماهنگی کامل متن و تصویرند. شخصیتهای کارتونی، رنگهای زنده و محیطهای پرجزئیات، کودکان را ساعتها درگیر کتاب میکند و فروش بالای این مجموعه در کشورهای مختلف، بیانگر قدرت تصویری آن است.
الگوریتمهای شبکههای اجتماعی نیز به محتوای بصری جذاب اولویت میدهند. کتابهایی با تصویرگری خاص یا سبک گرفیکی نوآورانه، بیشتر شانس دیده شدن، لایک گرفتن و اشتراکگذاری دارند. این بازدیدها بهطور مستقیم بر افزایش فروش کتاب تأثیر میگذارند.
درنهایت باید گفت تصویرگری در کتاب کودک، دیگر یک عنصر تزئینی نیست. از نخستین تماس چشم کودک با کتاب تا خاطرهای که سالها بعد در ذهنش باقی میماند، تصویر نقش محوری دارد. ناشران آیندهنگر باید تصویرگر را فقط یک همکار فنی ندانند، بلکه او را شریکی خلاق، بازاریاب نامرئی و سرمایهگذاری وفادار بدانند. در دنیایی که کودکان بیشتر از هر زمان دیگری با تصاویر ارتباط دارند، کتاب کودک باید از نظر بصری درخشان، هوشمند و سازنده باشد. تنها در این صورت است که کتاب هم دیده میشود و هم به فروش میرسد.