خلق محتوا، خلق مشتری: عملکرد کانونهای تبلیغاتی شرکت خود را بهینهسازی کنید!
برای اینکه وفاداری مصرفکنندگان به کالاها و خدمات عرضهشدهی شرکت جلب شود، باید ارتباط مناسبی با مخاطبان برقرار گردد. پیام باید به صورتی مخابره شود که ادراک مطلوبی از کالا در بازار ایجاد و موجب تمایز آن در مقایسه با رقبا گردد. در دهههای اخیر، شرکتها این نکته را درک کردهاند که ارزش برند آنها علاوهبر عملکرد کلی، حاصل فعالیتهای تبلیغاتی میباشد که اغلب توسط کانونهای تبلیغاتی انجام میشود.
هدف هر کانون تبلیغاتی آن است تا کالاها و خدمات را به شکلی در ذهن مشتریان جای دهد تا برای شرکت تولیدکننده ارزش ایجاد شود. آنها جهت نیل به این هدف از چهار روش زیر استفاده میکنند.
الف. دادن شخصیت به کالا
ب. ایجاد ارتباط با مخاطبان بهنحوی که درک و فهم مناسبی را از کالا شکل دهد.
ج. ایجاد تصویر ذهنی یا تصویر بهیادماندنی از کالا
د. ایجاد تمایز در کالا در مقایسه با رقبا

شرکتها به دلایل زیر از خدمات کانونهای تبلیغاتی استفاده میکنند:
*تخصص و عینیتگرایی: افرادی که در یک کانون تبلیغاتی فعالیت میکنند حرفهای هستند. شغل آنها آن است که کسبوکارها را خوب بشناسند و تخصص خود را در آن به کار ببرند و نسبت به مشتریانی که از خدمات آنها استفاده میکنند تعهد داشته باشند.
یک کانون تبلیغاتی که امور شرکتهای متعدد را انجام میدهد در این مورد تجارب زیادی دارد. او میتواند آموختههای خود در ارتباط با یک مشتری را در مورد مشتری دیگری مورد استفاده قرار دهد. بهرهبرداری از دیدگاههای وسیع و مهارتهای متنوع کارکنان، اغلب کلید حل مشکلات دشوار تبلیغاتی است.
عینیتگرایی کانونهای تبلیغاتی نیز بخش مهم رابطه او با مشتری است. معمولاً شخصی که در خارج از شرکت قرار دارد دیدگاه بهتر و واقعبینانهتری از بازار و مصرفکنندگان دارد.
*مطلوبیت اقتصادی: شرکتها هزینههای خود را بهدقت بررسی میکنند. همانگونه که شرکتها از خدمات وکلای حقوقی، متخصصین حسابداری، مهندسین مشاور و متخصصین دیگر استفاده میکنند از توانایی کانونهای تبلیغاتی نیز برای بهرهگیری از مهارتهای حرفهای آنها بهرهبرداری مینمایند. شرکتها امیدوارند که از خدمات کانونهای تبلیغاتی بهرهبرداری نموده و در ذهن مصرفکنندگان نسبت به محصول تولیدی خود آگاهی و ترجیح ایجاد کنند.
این واقعیت که اکثریت قریب به اتفاق شرکتها در جهان از خدمات کانونهای تبلیغاتی جهت انجام تبلیغ در سطح جهانی، ملی و محلی استفاده میکنند دلیلی بر مطلوبیت اقتصادی آن است.
*ایجاد ارزش برای برند خود: در دهههای گذشته، عامل بسیار مهم در قیمتگذاری شرکتها جهت فروش، ارزش برند آنها بوده است. شرکتهایی که دارای برند شناختهشدهای هستند برای آنها سرقفلی میکند که میتوان آن را از نظر اقتصادی ارزشیابی نمود. با تبلیغات مداوم و قوی، برندها بهطور فزایندهای در ذهن مصرفکنندگان تقویت میشوند و میتوان آن را از نظر اقتصادی اندازهگیری کرد.
*ایجاد رابطه بین شرکتهای صاحب تبلیغ و مشتریان آنها: یکی از تواناییهای کانونهای تبلیغاتی، تغییر نگرش و ایجاد عکسالعمل مساعد در جامعه است که موجب برانگیختن مشتریان جهت انتخاب برند مورد نظر شرکت در برابر رقبا میگردد. هر شرکت صاحب تبلیغی امیدوار است که فعالیتهای تبلیغاتی او موجب افزایش شناسایی برند، بهبود ترجیح مشتری و بالا رفتن وفاداری مشتریان گردد.
*ایجاد تصویر ذهنی مطلوب از شرکتهای صاحب تبلیغ: وظیفهی مهم یک کانون تبلیغاتی آن است که روش بهتری را برای ایجاد ارتباط با مشتریان پیدا کند. یک کانون تبلیغاتی بهطور مداوم تلاش میکند تا شرکتهای صاحب تبلیغ را بهصورت خاص یا حتی منحصربهفرد معرفی نماید و برای انجام این کار ذهنهای خلاق هنرمندان، نویسندگان و تولیدکنندگان تلویزیونی را هماهنگ میکند.