از دریچه تاریخ ایران؛ شخصیت‌های تاثیرگذار در تاریخ ایران- آریو برزن

4 ماه پیش زمان مطالعه 4 دقیقه

پارسه، سرزمینی در ایران باستان، چیزی در حدود 368 سال پیش از میلاد مسیح، پذیرای وجود پسری شد که بعدها نامش در تاریخ ایران و جهان به‌عنوان سرداری دلیر که در برابر اسکندر مقدونی و تجاوز به کشورش مقاومت کرد به ثبت رسید؛ او کسی نبود جز آریو برزن، سرداری که در منابع پارسی از او چندان یادی نشده و آنچه که درباره‌اش موجود است حاصل از روایات جاگرفته در منابع یونانی است. مردی جوان که همراه با دیگر همراهان وطن‌خواهش درحالی‌که شاه کشور، داریوش سوم، فرار را بر قرار ترجیح داده بود، جان خود را کف دست گرفت و از مرگ نهراسید.

آریوبرزن در دوران هخامنشی می‌زیست و این‌گونه آورده شده که از اشراف‌زادگان آن زمان بود که فنون رزم را در سال‌های نخست جوانی آموخت و بارها در مسابقات گوناگون گوی سبقت را از دیگر رقیبان ربود. او آن‌چنان توانمند ظاهر شد که توانست به ارتش هخامنشی راه یابد. هخامنشیان در آن هنگام امپراتوری عظیم و قدرتمندی بودند که در حدود دویست سال با آرامش و قدرت حکم می‌راندند. اما این سلسه‌ی قدرتمند با روی‌کارآمدن داریوش سوم از دوران اوج خود فاصله گرفت، زیرا که داریوش سوم شکار، تفریح و راحت‌طلبی را سرلوحه‌ی کار خود قرار داد و جای تعجب نیست اگر زیردستان و ارتش او نیز راه خوشگذرانی را در پیش گرفته باشند. 

 

 

این‌گونه بود که اسکندر مقدونی، که به‌دنبال قدرت و ثروت بود، با سپاهی قدرتمند به‌سوی ایران لشکرکشی کرد. او که مدت‌ها در‌حال جمع‌آوری ارتشی قدرتمند بود، برای هجوم به ایران نیروهای خود را به دو گروه تقسیم کرد. یک گروه به فرماندهی «پارمن یونوس» از راه جلگه «رامهرمز و بهبهان» راهی پارسه شدند و گروه دیگر را اسکندر از راه کوهستان به‌سوی پارسه هدایت کرد. گروه دوم در تنگه‌ی دربند پارس با لشکری از ایرانیان به فرماندهی آریو برزن مواجه شدند؛ هرچند که شمار سپاهیان ایرانی بسیار کمتر از مقدونیان بود، ارتشی که بی‌کفایتی شاه آن را به چنین روزی انداخته بود، اما آن‌ها دلاورانه با لشکر مقدونی مبارزه کردند و سپاه دشمن را به عقب‌نشینی وا داشتند. بااین‌وجود خیانت یک اسیر یونانی و یا طبق برخی منابع یک چوپان که راه گذر از کوهستان را به سپاه مقدونی نشان داد، باعث شد تا آن‌ها به پشت نگهبانان ایرانی برسند و سپاه ایران را محاصره کنند. آریو برزن و سپاهش با دشمن مبارزه کردند و او موفق شد تا خط محاصره را بشکند و برای دفاع از پایتخت به پارسه بشتابد؛ اما گروه دیگر از لشکریان اسکندر پیش از آریوبرزن به پارسه رسیده بودند. پایتخت سقوط کرده بود، بااین‌حال، این سردار ایرانی همراه با سپاهش تا آخرین لحظه با دشمن مبارزه کرد تا هنگامی که تمام سربازان پارسی جان خود را در راه کشور از دست دادند. این در حالی بود که شاه ایران، گریخته بود. 

 

 

چنین مبارزه‌ی شجاعانه و ایثارگرانه‌ای نام آریوبرزن را جاودانه کرد، هرچند که ایرانیان آن‌گونه که شایسته است درباره‌ی او ننوشته‌اند و همین باعث شده تا آنچه پیرامون آریو برزن روایت شده، گاه با ابهام همراه باشد. از جمله اینکه گفته شده در مبارزه‌ی سپاهیان ایران در مقابل لشکر اسکندر، یوتاب، خواهر آریو برزن نیز فرماندهی بخشی از سپاه برادرش را به عهده داشت و او نیز تا پای جان مبارزه کرد و کشته شد؛ اما قوی‌تر این است که وجود یوتاب تنها یک افسانه باشد، زیرا منابع مستندی پیرامون این حضور حماسی وجود ندارد.
زمان مرگ آریو برزن را 331 سال پیش از میلاد اعلام کرده‌اند و اگر چنین باشد او در هنگام مرگ کمتر از 40 سال سن داشته است.

 

منابع:

کتاب آریو برزن نشر پارمیس

کتاب آریو برزن نشر اکباتان

سایت www.asriran.com

سایت wikipedia.org

 

گردآوری:

ریحانه کردی

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید