دسته بندی : رمان خارجی

زنی که پیر نمی شد

(داستان های فرانسه،قرن 21م)
نویسنده: گرگوآر دولاکور
مترجم: آمنه کرمی
230,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 176
شابک 9786228233406
تاریخ ورود 1404/06/25
نوبت چاپ 1
سال چاپ 1404
وزن (گرم) 157
قیمت پشت جلد 230,000 تومان
کد کالا 147440
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
| فقط چیزی که دوام ندارد ارزشمند است و تهدید به ازدست‌‌دادن دقیقا همان چیزی است که به ما کمک می‌کند زندگی کنیم|. سرنوشتی غیرمنتظره پیش روی بتی است؛ زنی که زندگی‌اش از نوجوانی با فقدان و دگرگونی‌های بزرگ گره خورده است. او در سیزده‌سالگی مادر جوانش را از دست می‌دهد و در کنار پدری با گذشته‌ای تلخ بزرگ می‌شود. حالا، با رسیدن به سی‌سالگی، چهره‌اش جاودانه شده و گذر زمان کوچک‌ترین اثری بر آن نمی‌گذارد. این جوانی ابدی که در نگاه دیگران موهبتی حسادت‌برانگیز به‌نظر می‌رسد، به‌تدریج به نفرینی از جنس تنهایی و جدایی بدل می‌شود و حتی نزدیک‌ترین عزیزانش از او فاصله می‌گیرند. دولاکور با نثری شاعرانه و در فصل‌هایی کوتاه که هرکدام قطعه‌ای از پازل زندگی بتی را کامل می‌کنند، پیوند میان زیبایی، عشق، خانواده و گذر زمان را می‌کاود و نشان می‌دهد که فرسودگی و تغییر، بخشی جدانشدنی از معنا و ارزش لحظات زندگی‌اند. گرگوآر دولاکور نویسنده‌ی پرفروش و محبوب فرانسوی است که با نثری ساده، شاعرانه و سرشار از ظرافت توانسته مخاطبان زیادی را در سراسر جهان مجذوب کند. نخستین رمانش، نویسنده‌ی خانواده موفق به دریافت جوایز متعددی از جمله جایزه‌ی مارسل پنیول شد. او با رمان فهرست آرزوهای من به شهرت جهانی رسید؛ اثری که در صدر فهرست کتاب‌های پرفروش‌ فرانسه قرار گرفت و به بیش از سی زبان ترجمه شد. دلکور در آثار بعدی خود نیز همان نگاه انسانی و روایت‌های مینیمالیستی را که امضای نویسندگی او است، حفظ کرد. آثار او بارها نامزد و برنده‌ی جوایز ادبی در فرانسه و دیگر کشورها شده‌اند و قلم او به‌واسطه‌ی ترکیب طنز ظریف با لحن احساسی و تأمل‌برانگیز، جایگاه ویژه‌ای در ادبیات معاصر فرانسه پیدا کرده است.
بخشی از کتاب
هر دو مرد زندگی‌ام ترکم کردند زیرا جوانی همیشگی‌ام هولناک شده بود، چون سی ‌‌سال، سی‌‌ساله ماندن طبیعی نیست؛ چون بهتر است چیزی را که دوست داشته‌ایم روزی تباه شود، تصویری که از آن داشته‌ایم کمرنگ شود، کم‌کم پاک شود، تا گذرا بودنش را به‌‌خاطرمان بیاورد و خوش‌اقبالی‌مان را برای داشتنش، مثل پروانه‌ای در گودی دست‌هایمان؛ چیزها باید بمیرند تا اطمینان داشته باشیم که روزی از آن ما بوده‌اند.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است