دسته بندی : نمایشنامه

وانیا و مرغ دریایی (دو اقتباس از نمایشنامه های آنتون چخوف)

(نمایش نامه انگلیسی،قرن 20م)
نویسنده: سایمون استیونز
مترجم: حمید دشتی
260,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 188
شابک 9786220607199
تاریخ ورود 1404/05/21
نوبت چاپ 1
سال چاپ 1404
وزن (گرم) 182
قیمت پشت جلد 260,000 تومان
کد کالا 146594
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
کتاب پیش رو یک جلد از مجموعه‌ی جهان نمایش نشر نی است. جهان نمایش مجموعه‌ای است از متن‌هایی که برای صحنه‌ی نمایش یا درباره‌ی آن نوشته شده‌اند. انواع نمایش‌نامه، چه برای اجرا و چه صرفا برای خوانده‌شدن، از جمله نمایش‌نامه‌هایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متن‌های نظری در حوزه‌ی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای می‌گیرند. کتاب «وانیا و مرغ دریایی» نوشته‌ی سایمون استیونز و ترجمه‌ی حمید دشتی، اثری نمایشی است که دو داستان مشهور آنتون چخوف، یعنی «دایی وانیا» و «مرغ دریایی» را به‌شکل تازه‌ای بازنویسی کرده است. نویسنده با حفظ فضای احساسی و انسانی آثار چخوف، داستان‌ها را به زبان و نگاه امروزی آورده است تا خواننده بتواند راحت‌تر با شخصیت‌ها و موقعیت‌ها ارتباط بگیرد. در این کتاب، شخصیت‌ها انسان‌هایی معمولی‌اند که هر کدام آرزوها، حسرت‌ها و دغدغه‌های خود را دارند. آن‌ها درگیر روابط خانوادگی و عاطفی پیچیده‌ای هستند و گاهی میان گذشته و آینده سرگردان می‌شوند. متن به گونه‌ای نوشته شده است که هم برای خواندن لذت‌بخش باشد و هم بتوان آن را بر صحنه‌ی تئاتر اجرا کرد. نویسنده تلاش کرده است تا با زبانی ساده و صمیمی، اما همچنان جدی و عمیق، حس و حال خاص آثار چخوف را منتقل کند. «وانیا و مرغ دریایی» برای کسانی مناسب است که دوست دارند داستان‌های کلاسیک را با دیدگاهی تازه بخوانند و همچنان با مفاهیم مهمی مانند عشق، ناکامی، امید و گذر زمان روبه‌رو شوند. این اثر، پلی است میان دنیای کلاسیک و زندگی امروز، و نشان می‌دهد که دغدغه‌های انسانی، با وجود گذر سال‌ها، هنوز همان‌قدر نزدیک و قابل لمس هستند.
بخشی از کتاب
دایی ایوان، داییِ قشنگم، هر چیزی یه طبیعتی داره و طبیعت ما هم اینه که تلاش کنیم و هیچ‌وقت دست از تلاش برنداریم. تازه اون موقع، تو اون دقایق آخر، می‌فهمیم که زندگی‌مون زیبا و باشکوهه و قلب‌مون آکنده می‌شه. بعد به گذشته، به روزهای ناخوش الان‌مون، نگاه می‌کنیم، و اون‌وقت لبخند می‌زنیم و می‌خندیم. من واقعا به همچین چیزی باور دارم، دایی. با تمام وجودم باور دارم.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است