دسته بندی : فلسفه و منطق

شوریدگی و ماخولیا (فلسفه،الهیات و شعر در رنسانس)

(فلسفه رنسانس)
نویسنده: ساوریو آنسالدی
275,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 208
شابک 9786222674755
تاریخ ورود 1403/09/26
نوبت چاپ 2
سال چاپ 1404
وزن (گرم) 213
قیمت پشت جلد 275,000 تومان
کد کالا 139745
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
روایتی تازه از جهانی همچنان زنده. دوره‌ی رنسانس را معمولا با دستاوردهای هنری و علمی‌اش می‌شناسیم، اما کمتر پیش آمده به تحولات مهم فلسفی آن دوران نظری انداخته باشیم. جهانی که در آن به سر می‌بریم و نگاه ما به این عالم عمدتا میراثی است که تلاش‌های فلسفی دوره‌ی رنسانس به ما ارزانی کرده است. ساوریو آنسالدی در این کتاب به سراغ فیلسوف‌هایی می‌رود که شاید تاکنون صرفا نامشان به گوشمان خورده، ولی پای حرفشان ننشسته‌ایم. کتاب شوریدگی و ماخولیا روایت سرگذشت پرفرازونشیب اندیشه در دورانی سرنوشت‌ساز است. در این کتاب جنون معنایی دیگر به خود می‌گیرد و از شوریدگی عاقلان تعبیری تازه به دست داده خواهد شد. فیچینو، برونو، میراندولا، لئون عبری و دانته روایتی نو از علل تکوین وضعیت کنونی جهان برای ما روایت خواهند کرد. کتاب شوریدگی و ماخولیا حکایت انسانی است که می‌خواهد به بایسته‌های انسانیت تن دهد و از جنون باکی ندارد؛ کتاب حاضر دفتری است برای شوریدگان عاقل.
بخشی از کتاب
همین پرسش ارسطو دربارۀ آن «وظیفۀ اخلاقی»‌که بیشترین تناسب را با حیات انسانی دارد، در استدلال‌های فیچینو در شرح نیز رخنه کرده است. درواقع فیچینو بر آن است که باید «اشکال حیاتی» را تعیین کرد که در آن‌ها عشق «وظیفۀ» خاص انسان است. آدمی اگر وظیفه‌‌ای داشته باشد، آن عشق است. عشق به ما مجالی می‌دهد تا دریابیم «کنش‌های» درخور با حیات انسانی در تمامی تجلیات گوناگونش چیست. فیچینو می‌خواهد در یک حرکت نظری به قول خود «قوۀ» عشق را با «کنشی» جمع کند که بنای وظیفۀ اخلاقی آدمی بر آن نهاده شده است. او در گفتار دوم شرح اذعان می‌کند که «وجود و فعل با هم یکی‌اند. یعنی وجود بدون عمل در کار نیست و فعل بدون وجود محقق نمی‌شود.» هستی انسان را می‌توان در گیرودار کنش‌هایی فهمید که بنای این وظیفۀ خاص بر آنهاست: نمودهای عملی این رسالت یکسره در غالب انواع مختلف عشق آفتابی می‌شوند. در چنین آستانی است که فیچینو قصد می‌کند اخلاق ارسطویی محبت‌محور را به اخلاقی تبدیل کند که عشق را بنای تمامی اعمال حیات انسانی قرار می‌دهد. اگر ارسطو در دفتر هشتم اخلاق نیکوماخوسی عشق را محرک اصل محبت فضیلت‌مندانه و درکل حیات انسانی تلقی می‌کند، فیچینو نیز کاری می‌کند که در تعریف کنش‌هاش عشق مربوط به وظیفۀ انسان هرگونه ردونشان محبت را می‌زداید. درست به همین دلیل است که فیچینو در هفتمین گفتار شرح عشق «سقراطی» را پیش‌فرض حیات مدنی قرار می‌دهد.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است