#
#

الگوهای زمان (کنجی میزوگوچی و دهه 1930)

(تاریخ سینمای ژاپن،زمان در سینما،نقد و تفسیر کنجی میزوگوچی 1898-1956م)
مترجم: علی جمشیدی
525,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 448
شابک 9786222675073
تاریخ ورود 1403/06/28
نوبت چاپ 1
سال چاپ 1403
وزن (گرم) 443
قیمت پشت جلد 525,000 تومان
کد کالا 137089
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
کتاب «الگوهای زمان: کنجی میزوگوچی و دهه‌ی ۱۹۳۰» نوشته «دونالد کیریهارا» به بررسی عمیق آثار و سینمای «کنجی میزوگوچی»، یکی از بزرگ‌ترین و تأثیرگذارترین کارگردانان ژاپن در دهه‌ی ۱۹۳۰ می‌پردازد. دونالد کیریهارا استاد برجسته‌ی مطالعات سینمایی و تاریخ سینما، متخصص در تحلیل سینمای کلاسیک ژاپن، به یکی از معتبرترین محققان این حوزه تبدیل شده است. او با استفاده از روش‌های تحلیلی تاریخی و روایی، به تفسیر و تحلیل ساختارهای پیچیده‌ی فیلم‌های میزوگوچی پرداخته و تأثیرات فرهنگی و اجتماعی آن دوره را بر این آثار مورد بررسی قرار می‌دهد. در این کتاب، کیریهارا با تمرکز بر دهه‌ی ۱۹۳۰، که دوره‌ای حساس و تحول‌آفرین در تاریخ ژاپن بود، به چگونگی بازتاب این تحولات در آثار میزوگوچی می‌پردازد. او با استفاده از تحلیل‌های دقیق و منظم، الگوهای زمانی و ساختارهای روایی فیلم‌های میزوگوچی را آشکار می‌سازد و نشان می‌دهد که چگونه این کارگردان با بهره‌گیری از تکنیک‌های سینمایی مانند استفاده از زمان و فضا، روایت‌هایی چندلایه‌از جامعه‌ی ژاپن را به تصویر کشیده است. کیریهارا در این کتاب با استفاده از رویکردی میان‌رشته‌ای، نه‌تنها به تحلیل سینمایی بلکه به زمینه‌های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ژاپن در دهه‌ی ۱۹۳۰ نیز توجه ویژه‌ای دارد. او با بررسی جزئیات فنی و سبک‌شناختی فیلم‌های میزوگوچی، به خواننده نشان می‌دهد که چگونه این فیلم‌ها بازتاب‌دهنده‌ی نگرانی‌های اجتماعی و فرهنگی آن دوران هستند. این کتاب یک اثر برجسته و جامع در زمینه‌ی مطالعات سینمایی است که خواننده را به سفری در دل سینمای کلاسیک ژاپن می‌برد. کتاب به‌ویژه برای علاقه‌مندان به سینمای ژاپن و آثار میزوگوچی منبعی ارزشمند محسوب می‌شود و به‌خوبی پیچیدگی‌ها و زیبایی‌های سینمای کنجی میزوگوچی را به تصویر می‌کشد. کیریهارا با دقت و تحلیل عمیق خود موفق شده است تا لایه‌های پنهان آثار میزوگوچی را آشکار کرده و آن‌ها را در زمینه‌ی تاریخی‌شان تحلیل کند.
بخشی از کتاب
بیشتر ما میزوگوچی را با شخصیت دوران پایانی فیلم‌سازی‌اش می‌شناسیم. در سال ۱۹۵۶ و هم‌زمان با مرگش، شهرت بین‌المللی کارگردان که محصول چهار سال انتهاییِ حیات هنری کارگردان بود، سینمادوستان بسیاری را سوگوار کرد و به ستایش از دستاوردهای سینمای ژاپن دامن زد، امری که تصورش تا این حد چهار سال پیش‌تر ممکن نبود. بااین‌همه، این امر بدان معنا نیست که پیش از «کشف» میزوگوچی از سوی غربی‌ها، او در ژاپن ناشناخته بود. تقریبا از همان اوان دورۀ سینمایی‌اش در دهۀ بیست همکارانش همواره تحسینش می‌کردند؛ تحسین برای تسلطی زودهنگام بر ژانرهای سینمایی در استودیوی فیلم‌سازی نیکاتسو. نیکاتسو یکی از برجسته‌ترین استودیوهای ژاپنی بود؛ جایی که در تبدیل میزوگوچی به کارگردانی بزرگ اهمیتی بسیار داشت. در سال ۱۹۳۶، دو فیلم میزوگوچی دربارۀ زندگی شهری، مرثیۀ نانیوا و خواهران گیون، منتقدان را شگفت‌زده کرد؛ با مضامین جنسی، چشم‌انداز ناخوشایند وضعیت بشری و داستان‌های محلی و ‌کوچه‌برزنی. سپس و پس از جنگ جهانی دوم، برای منتقدان او نماد سنت‌گرایان کهنه‌پسند شد. درحالی‌که میزوگوچی استوار و بی‌توجه، همچون پیش، به کار در استودیو مشغول بود. همان‌گونه که ایواساکی می‌نویسد، اگر موفقیت فیلم زندگی اوهارو در جشنوارۀ ونیز ۱۹۵۲ نبود، میزوگوچی هم اهمیت خاصی بیش از یک نام فراموش‌شده نمی‌یافت.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است