تصمیم گرفتم خودم باشم (رنگی)

(جنبه های روانشناسی راه و رسم زندگی،روان شناسی نگرش،خودشناسی،با فروش بیش از 1 میلیون نسخه در جهان)
نویسنده: کیم سوهیون
330,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 206
شابک 9786229853061
تاریخ ورود 1403/04/17
نوبت چاپ 87
سال چاپ 1404
وزن (گرم) 235
قیمت پشت جلد 330,000 تومان
کد کالا 135259
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
کتاب تصمیم گرفتم خودم باشم (اجازه نده رهگذران به زندگی‌ات آسیب بزنند.) اثر کیم سو هیون است به ترجمه فریماه بیابانی و چاپ انتشارات دانش‌آفرین. کتاب پیش رو در کمال صمیمیت، توصیه‌ها و راهکارهایی ساده و کارآمد را برای تجربه یک زندگی دلچسب‌تر که از پذیرش خود واقعی‌مان حاصل می‌شود، در اختیار می‌گذارد. نویسنده در اثر خود یادآوری می‌کند که لزومی ندارد با افراد نامهربان مهربانی کنیم، شایسته نیست با مقایسه‌کردن زندگی دیگران با خودمان، از خوشی‌هایی که زندگی شخصی‌مان به ما هدیه می‌کند، لذت نبریم، منصفانه نیست که به‌خاطر فقر شرمسار باشیم یا به‌دلیل برخی از مسائل که خجالت‌آور نیستند بیهوده خودمان را سرزنش کنیم. کیم سو هیون تاکید دارد که لازم است عزت‌نفس‌مان را تقویت کنیم و بپذیریم ما با وجود عیب‌ها و نقص‌هایی که داریم دوست‌داشتنی هستیم، ضروری است تا احساسات مختلف خود را بشناسیم و بروز بدهیم، باید زندگی‌مان را از چیزهایی که به آن نیاز نداریم خالی کنیم و... . این کتاب در قامت یک دوست دل‌سوز و مهربان، ساده‌ترین مسائلی را که ممکن است فراموش کرده باشیم به ما یادآوری می‌کند و زمینه‌ای را فراهم می‌سازد تا لحظاتی گرم و آرام را سپری کنیم. این کتاب به‌صورت تمام‌رنگی ارائه شده است.
بخشی از کتاب
ناراحت باش جدا از هر چیزی در زندگی، کسانی که دوست‌شان داریم، کودکی، ایده‌آل‌های نوظهور، جوانی‌مان، حقایقی که روزگاری به آن‌ها باور داشتیم، همه و همه، کوتاه یا بلند، نیاز به سوگواری دارند. سوگواری احساسی کاملا غمناک است که بدون مقاومت عاطفی از جانب شخص صورت می‌گیرد. هیچ‌یک از ما به اندازه کافی شجاع نیستیم که بتوانیم با رنج‌هایمان مواجه شویم. بنابراین خود را مجبور به نادیده گرفتن و یا کنترل احساسات‌مان می‌کنیم یا شاید عواطف و احساسات خود را به خوبی نمی‌فهمیم. در نتیجه آن، به خود اجازه ناراحت بودن را نمی‌دهیم. فروید گفته است، مردم هنگامی که به اندازه کافی سوگواری نمی‌کنند، دچار افسردگی می‌شوند. عواطف و احساسات با عدم بروز، خودبه‌خود ناپدید نمی‌شوند. با سرکوب کردن احساسات، حس از دست دادن چیزی که برایش سوگواری نمی‌کنیم، از بین نمی‌رود، در عوض تبدیل به افسردگی می‌شود و شما را از حرکت به سمت جلو بازمی‌دارد. اگر اضطراب داریم و افسرده هستیم، اما دلیلی برای آن پیدا نمی‌کنیم، باید حقیقت را بدانیم. حتی اگر کاملا پنهان باشد، باید از خود بپرسیم و دنبال سرنخ بگردیم، تحقیق کنیم تا به حقیقت نزدیک شویم؛ حتی اگر دانستن حقیقت به معنای پایان تحقیقات باشد. تنها با منطقی‌سازی حقیقت است که می‌توانیم خود را از عواطف سنگین و غیرقابل‌تحمل نجات دهیم و هم‌چنین آزادانه ناراحت باشیم و سوگواری کنیم. پس، از ژرف‌ترین ترس‌های شما می‌پرسم، از چه چیزی شکل گرفته‌ای؟ تسلیت بر همه چیزهایی که دیگر کاری برای آن‌ها نمی‌توان کرد. برای مواجهه با ذات حقیقی مشکل، چیزی که نیاز داریم تعدد افکار مختلف نیست؛ فکر کردن به عمق مشکل است.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است