#
#

کاترین کبیر

(اقتباس:ذبیح الله منصوری،تاریخ سرگذشتنامه شاهان و فرمانروایان روسیه،کاترین دوم،1796-1762م)
525,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 496
شابک 9786222672744
تاریخ ورود 1403/04/27
نوبت چاپ 1
سال چاپ 1403
وزن (گرم) 806
قیمت پشت جلد 525,000 تومان
کد کالا 135488
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
کاترین دوم روسیه (۱۷۲۹ - ۱۷۹۶) امپراتریس روسیه بود که با عنوان کاترین کبیر شناخته می‌شود. او پس از پتر سوم روسیه و با یک کودتا بر علیه او، سلطنتش را آغاز کرد. در روز ۱۲سپتامبر۱۷۶۲ تاج‌گذاری کرد و تا ۱۷نوامبر۱۷۹۶ سلطنت کرد. در دورانی که کاترین کبیر سلطنت می‌کرد با چندین جنگ بزرگ و موفقیت‌آمیز و همچنین اصلاحات مدرنی که به سبک اروپایی انجام داد روسیه را به کشوری مقتدر تبدیل کرد، اما درعین‌حال دوران سلطنتش یکی از دوران‌های سیاه تاریخ روسیه است. او خزانه را به باد می‌داد تا خوش‌آمد معشوق جوانش را به دست بیاورد و هرگز از خوش‌گذرانی چشم‌پوشی نکرد. این داستان به زندگی شخصی کاترین کبیر ملکه‌ی روسیه می‌پردازد و نگاهی به زندگی و اوضاع و احوال روسیه آن دوران دارد.
بخشی از کتاب
آن مرد پس از اینکه نوشیدنی‌اش را نوشید و بهای آن را پرداخت، گفت: یک اسب راهوار سه فرسنگ راه را باید در یک ساعت طی کند، نه در سه ساعت. آن‌گاه از مهمانخانه خارج شد و سوار بر اسب تازه‌نفس، به راه افتاد و رکاب کشید. ولی قدری که راه پیمود، برف تجدید شد؛ طوری که آن سوار نتوانست در ظرف یک ساعت خویش را به زربست برساند و طولی نکشید که راکب و مرکوب بر اثر ریزش برف سفید شدند. مع‌هذا قبل از ساعت دوازده (نیمه شب) شهر زربست که مثل همۀ شهرهای کوچک و قدیم آلمان اطراف قلعۀ حکمران بنا شده بود، نمایان شد. قلعۀ زربست مثل همۀ قلاع شاهزادگان و امرای آلمان در آن دوره، هم یک دژ بود و هم یک کاخ. سوار بعد از اینکه به شهر وارد شد، عزم کاخ مزبور را کرد، زیرا می‌دانست شخصی که باید نامۀ او را بگیرد، در آن کاخ سکونت دارد. هیچ‌یک از سکنۀ کاخ، غیر از نگهبان داخل آن دژ، مطلع نشدند که یک سوار به آن قصر نزدیک می‌شود و فقط یک دختر جوان که در اتاقی واقع در برج مرتفع و مرکزی کاخ، روی بستر دراز کشیده بود، صدای سم اسب را شنید و دید که یک سوار سفید به کاخ نزدیک می‌شود. آن دختر، به اسم شاهزاده خانم «سوفی» که بیش از چهارده سال نداشت و می‌بایست در آن ساعت خوابیده باشد، وقتی سوار مستور از برف را دید پیش‌بینی نمی‌کرد نامه‌ای که به‌واسطۀ آن مرد آورده می‌شود، سرنوشت زندگی وی را تغییر خواهد داد.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است