از یاد رفته
(داستان های فارسی،قرن 14)
موجود
ناشر | پگاه،چکاوک |
---|---|
مولف | نسرین ثامنی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 280 |
شابک | 9789646503397 |
تاریخ ورود | 1391/12/23 |
نوبت چاپ | 5 |
سال چاپ | 1391 |
وزن (گرم) | 319 |
کد کالا | 33338 |
قیمت پشت جلد | 1,900,000﷼ |
قیمت برای شما
1,900,000﷼
برای خرید وارد شوید
بخشی از کتاب
سلمان کنار تاقچه می ایستد و در آینه خود را می نگرد. سپس برس را برداشته و موهایش را مرتب می کند. مادرش کنار میز چوبی که در گوشه ای از اتاق قرار دارد و قوری و سماورش را روی ان نهاده نشسته است و به دو قاب عکس چوبی که در طرفین آینه روی تاقچه نهاده شده می نگرد. سپس نگاهش را به سلمان می دوزد و در حالی که سینی چای را از زمین برمی دارد می پرسد: یه چایی دیگه واست بریزم؟
سلمان از آینه مادر را می نگرد و سپس به جانب او برمی گردد میگوید: نه مادر دیگه باید برم. به چیزی احتیاج نداری؟... مادر چند قدم تا دم در دنبالش می رود. سلمان در را می گشاید و خارج می شود. مقابل در کفش هایش را به پا می ند و به طرف در حیاط حرکت می کند، آن را می گشاید و خارج می شود.
از پیاده رو عبور کرده و مقابل یک قنادی می ایستد. دستگیره را فشار می دهد که وارد شود. در همان لحظه زنی به همراه بچه اش با در دست داشتن دو جعبه شیرینی قصد خروج را دارند. سلمان کنار رفته تا زن خارج شود...
سلمان از آینه مادر را می نگرد و سپس به جانب او برمی گردد میگوید: نه مادر دیگه باید برم. به چیزی احتیاج نداری؟... مادر چند قدم تا دم در دنبالش می رود. سلمان در را می گشاید و خارج می شود. مقابل در کفش هایش را به پا می ند و به طرف در حیاط حرکت می کند، آن را می گشاید و خارج می شود.
از پیاده رو عبور کرده و مقابل یک قنادی می ایستد. دستگیره را فشار می دهد که وارد شود. در همان لحظه زنی به همراه بچه اش با در دست داشتن دو جعبه شیرینی قصد خروج را دارند. سلمان کنار رفته تا زن خارج شود...
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر