چگونه از گاو نر شیر بدوشیم؟ (3 راهکار عملی برای انجام کارهای ناممکن و دستیابی به دستاوردهای بزرگ)

نویسنده: مسعود لعلی
179,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 184
شابک 9786008124993
تاریخ ورود 1398/07/20
نوبت چاپ 4
سال چاپ 1403
وزن (گرم) 203
قیمت پشت جلد 179,000 تومان
کد کالا 81398
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
کتاب چگونه از گاو نر شیر بدوشیم؟ اثری است از مسعود لعلی به چاپ انتشارات بهارسبز. این کتاب از ناممکن‌های غیرواقعی سخن به میان می‌آورد، از اموری که محال پنداشته می‌شوند و تصور محال بودنشان از سوی انسان، آن‌ها را در حقیقت غیرقابل‌دسترس می‌کند. مطالبی که در اثر پیش رو گرد آمده‌اند، حاصل پژوهش و آزمایش‌هایی است که محققان، روان‌شناسان و دانشمندان بزرگ پیرامون همین مسئله صورت داده‌اند و بیانگر نتایج حاصل از ماموریت‌های به‌ظاهر غیرممکن است. چگونه از گاو نر شیر بدوشیم بسیاری از باورهای ذهنی شما را به چالش می‌کشاند، از قدرت باورها پرده بر می‌دارد، اعتماد‌به‌نفسی بالا در شما شکل می‌دهد و کمک می‌کند همچون یک قهرمان ترس‌ها را از میان بردارید و چیزهایی را که گمان می‌کردید از شما بسیار دورند به دست بیاورید.
بخشی از کتاب
سال‌ها قبل و پیش از آنکه پرواز بر فراز اقیانوس اطلس عمومیت یابد، مردی تصمیم گرفت از اروپا به آمریکا سفر کند. او مدت‌ها تلاش کرد و هرچه می‌توانست، پول پس‌انداز کرد و سرانجام موفق شد بلیت یک کشتی را بخرد. در آن زمان، عبور از اقیانوس، دو تا سه هفته طول می‌کشید. او چمدانی خرید و آن را از پنیر و نان تست پر کرد. این تنها کاری بود که می‌توانست بکند. وقتی سوار کشتی شدند، سایر مسافران به رستوران کشتی رفتند تا شام بخورند... مرد بینوا دوست داشت به جمع سایر مسافران بپیوندد و در رستوران غذا بخورد؛ اما آهی در بساط نداشت که با ناله سودا کند. گاه هنگام شب با چشم‌های باز در رختخوابش دراز می‌کشید و در رویای توصیفاتی فرو می‌رفت که سایر مسافران از غذاها می‌کردند. در آخر سفر، کسی به سراغش آمد و گفت: «متوجه شده‌ام که همیشه نان و پنیر می‌خورید. چرا به رستوران نمی‌آیید و با ما غذا نمی‌خورید؟» صورت مرد بینوا از خجالت سرخ شد: «راستش را بخواهید، من فقط آن‌قدر پول داشتم که تنها یک بلیت بخرم. پولی ندارم که با آن برای خوردن غذا به رستوران بیایم.» مرد ابرویی بالا انداخت و گفت:«... شما با خرید بلیت، پول غذا را هم پرداخته‌اید!» وقتی برای اولین بار این داستان را شنیدم، به فکرم رسید که چه مردم بی‌شماری در دنیا، موقعیتی شبیه این مرد ساده‌لوح دارند. آن‌ها متوجه نیستند که پول بسیاری از مواهب زندگی را از قبل پرداخته‌اند.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است