دسته بندی : زندگینامه - آموزشی

مصائب من در حباب استارت آپ

(سرگذشتنامه روزنامه نگاران،ایالات متحده،نمونه پژوهی شرکت های اقتصادی جدید)
نویسنده: دنیل لاینز
327,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 336
شابک 9786226194372
تاریخ ورود 1399/07/20
نوبت چاپ 4
سال چاپ 1402
وزن (گرم) 284
قیمت پشت جلد 327,000 تومان
کد کالا 95551
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
«مصائب من در حباب استارت‌آپ» سفرنامه‌ی سیلیکون‌ولی است. قصه‌ی واقعی و طنزِ کهنه‌روزنامه‌نگاری که پس از بیست‌وپنج سال قلم‌زنی برای نیوزویک، یک صبح معمولی پای تلفن عذرش را می‌خواهند و مجبور می‌شود برای امرار معاش یک سال در فضای‌شرکت‌های فناور کار کند. ما همراه این بازدیدکننده‌ی میان‌سال و با روایت او به سفر در این جزیره‌ی جذاب و اگزوتیک می‌رویم و سبکِ زندگی درون‌گروهی و جدا افتاده‌ی اکوسیستم استارت‌آپی را تجربه می‌کنیم. دنیل لاینز در این کتاب گوشه‌های تاریک کسب‌وکارها و آدم‌های‌سیلیکون‌ولی را نشان‌مان می‌دهد. بدون تعارف حرف می‌زند و با کنار هم گذاشتن اتفاق‌ها طنز تلخ ماجرا را برجسته می‌کند. سعی نمی‌کند روش بهتری برای انجام کاری معرفی کند. گاهی غر می‌زند و مسخره می‌کند. گاهی با عدد و رقم حرف می‌زند. گاهی اغراق می‌کند. بعد به‌آدم یادآوری می‌کند که همین ماجراها را در زندگی خودش هم سراغ بگیرد. مخاطبان اصلی این کتاب همه‌ی کسانی هستند که از قصه و روایت لذت می‌برند. اما به‌طور خاص خواندن داستان پشت صحنه‌ی شرکتی در سیلیکون‌ولی برای دنبال‌کنندگان اخبار استارت‌آپ‌ها جذاب است. رشد سریع استارت‌آپ‌ها باعث شده آن‌ها با روش‌های سنتی قیمت‌گذاری نشوند. بالارفتن سریع ارزش مادی‌شان فرضیه‌ی وجود حباب را تقویت کرده است. این دغدغه در ایران هم وجود دارد. باز شدن باب عرضه‌ی استارت‌آپ‌ها در بورس از یک طرف خون تازه‌ای در رگ آن‌ها می‌ریزد و از طرف دیگر دغدغه‌ی ترکیدن حباب را جدی‌تر می‌کند. با این حساب شاید این کتاب قصه‌ای باشد مناسب آینده‌ی استارت‌آپ‌های ایران. دنیل لاینز روزنامه‌نگار، نویسنده و فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی است که برای فوربس و نیوزویک کار کرده، با وبلاگ طنز «روزنوشت‌های مخفی استیو جابز» معروف شده و عضو تیم نویسندگی سریال طنز «سیلکون‌ولی» هم بوده است. «مصائب من در حباب استارت‌آپ» و «موش‌های آزمایشگاهی» دو کتاب او درباره‌ی سیلیکون‌ولی است. سعید قدوسی‌نژاد، دانش‌آموخته‌ی دانشگاه‌های تهران و صنعتی‌شریف است. کارشناس توسعه‌ی سازمانی، مدیر محصول، مدیر بازاریابی و مشاور شرکت‌های متفاوتی بوده و تاکنون چهار کتاب در حوزه‌ی کاری‌اش ترجمه کرده است.
بخشی از کتاب
شغل من دقیقا چیست؟ قرار است چکار کنم؟ سه ماه گذشته و هنوز این‌ها را نمی‌دانم. فکر می‌کردم قرار است با کرانیوم، مدیر ارشد بازاریابی کار کنم. اما خیلی کم پیش می‌آید که حتی ببینمش. یک روز صبح که زود می‌رسم، در آشپزخانه می‌نشینیم و یک کاسه برشتوک چیریوز می‌خوریم و گپی می‌زنیم. اما همه‌اش همین است. هیچ جلسه‌ای با من نمی‌گذارد و نمی‌گوید قرار است شغلم چه باشد. خوش‌برخورد است اما نه دستور می‌دهد و نه راهنمایی می‌کند. فقط: «هی، چه خوبه که این‌جایی.» کاشف به عمل می‌آید که کرانیوم با هیچ‌یک از افراد واحد شصت‌نفره‌ی بازاریابی حرف چندانی نمی‌زند. فقط با چند نفر که زیردست‌مستقیمش هستند صحبت می‌کند و تمام. هیچ‌وقت بچه‌ها را برای ناهار بیرون نمی‌برد، هیچ‌وقت کسی را کنار نمی‌کشد و احوالش را نمی‌پرسد، هیچ وقت جلسه‌ی یک‌به‌یک نمی‌گذارد تا ببیند چه می‌کنی یا بازخورد بدهد. به جای همه‌ی این‌ها نظرسنجی‌های آنلاینِ بی‌نام برگزار می‌کند. دم‌به‌دقیقه. شاد هستی؟ چقدر شادی؟ از یک تا ده، اگر ده به معنی شادترین روز زندگی‌ات باشد، چقدر شادی؟ چه‌چیزی شاد‌ترت می‌کند؟ چطور می‌شود هاب‌اسپات را بهتر کرد؟ یک‌بار جواب دادم «با بیشتر کردن نظرسنجی‌ها.» «در دوره‌ی حباب، احساس می‌کردم آدم سالمی هستم که به تیمارستان فرستاده شده. معادلات اقتصادی و ارزش‌گذاری‌‌این شرکت‌ها بی‌معنی بود. با این حال سهام‌شان هر روز بالاتر می‌رفت. شارلاتان‌ها پولدارتر می‌شدند و من درجا می‌زدم. روزنامه‌نگاریِ فناوری در دوره‌ی رشد سریعِ فناوری خیلی دشوار است. هر روز با آدم‌هایی صحبت می‌کنی که باهوش‌تر از تو به نظر نمی‌رسند اما پول پارو می‌کنند در حالی که تو پشت میزت نشسته‌ای و به زحمت از پس قسط و قبض‌هایت برمی‌آیی. نمی‌دانستم باید خشمگین باشم یا حسادت کنم.»
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است