کودکی،نوباوگی،نوجوانی
(داستان نویسان روسی،قرن 19م،سرگذشت نامه لئو تولستوی (1828-1910م))درباره کتاب
تالستوی روانشناسی ژرفنگر است.
هیچکس تحلیلش را از مرزهای دایرهای که او گسترده، پیشتر نبرده است، هیچکس چنان نگاه موشکافانهای به روح انسان نینداخته است و هیچکس با چنان دقت و سازمندی به واکاوی نهانیترین انگیزهها، و نیز گذراترین و بهظاهر تصادفیترین جنبشهای روح آدمی همت نگمارده است. به هر صحنهی کتاب که بنگرید، بررسی ریزبینانهی مناسبات شخصیتها را خواهید دید، یا رسالهای روانشناختی را که با وجود ناپیوستگی ساختاری، حیاتی سرشار را در خود نهفته دارد، یا ردونشان نهانیترین خزشهای روح آدمی را - که هرچند گاه حتی برای عامل آن احساس نیز قدری ناشناخته و رمزآمیزند - به هیئت کلام درمیآیند، بیآنکه از رازناکیشان کاسته شود.
(بریدهای از مقالهی
د. ای. پیسارف)
کتاب کمنظیر و خواندنی پیش رو سرگذشتنامهای دستکاریشده و آمیخته با طبعی هنرمندانه است که بهشیوهای هنرمندانه و پرکشش نگارش شده و با مهارتی که نویسنده در بیان عشق، فناپذیری، مذمت خشونت و حقناشناسی، دلتنگی و… دارد، تراژدی عمیق و جذابی را پیش روی خواننده به نمایش گذاشته و سبک نویسندگی تولستوی و توانایی بالای او در نوشتن را به رخ کشیده است.
هیچکس تحلیلش را از مرزهای دایرهای که او گسترده، پیشتر نبرده است، هیچکس چنان نگاه موشکافانهای به روح انسان نینداخته است و هیچکس با چنان دقت و سازمندی به واکاوی نهانیترین انگیزهها، و نیز گذراترین و بهظاهر تصادفیترین جنبشهای روح آدمی همت نگمارده است. به هر صحنهی کتاب که بنگرید، بررسی ریزبینانهی مناسبات شخصیتها را خواهید دید، یا رسالهای روانشناختی را که با وجود ناپیوستگی ساختاری، حیاتی سرشار را در خود نهفته دارد، یا ردونشان نهانیترین خزشهای روح آدمی را - که هرچند گاه حتی برای عامل آن احساس نیز قدری ناشناخته و رمزآمیزند - به هیئت کلام درمیآیند، بیآنکه از رازناکیشان کاسته شود.
(بریدهای از مقالهی
د. ای. پیسارف)
کتاب کمنظیر و خواندنی پیش رو سرگذشتنامهای دستکاریشده و آمیخته با طبعی هنرمندانه است که بهشیوهای هنرمندانه و پرکشش نگارش شده و با مهارتی که نویسنده در بیان عشق، فناپذیری، مذمت خشونت و حقناشناسی، دلتنگی و… دارد، تراژدی عمیق و جذابی را پیش روی خواننده به نمایش گذاشته و سبک نویسندگی تولستوی و توانایی بالای او در نوشتن را به رخ کشیده است.
بخشی از کتاب
کجایند آن نیایشهای پرشور؟ کجایند اشکهای بیآلایشِ شوق، این والاترینِ موهبات؟ فرشتهی تسلیبخشم بالزنان سویم میآمد، با لبخند اشکهایم را میزدود و به گوش خیال نورستهو تباهناشدهام سرود رؤیاهایی دلانگیز را میخواند.
آیا زندگانی ردپایی چندان شوم بر قلبم نهاده است که آن اشکها و آن شیفتگی برای همیشه ترکم کردهاند؟ آیا تنها یادشان برایم به جای مانده است؟
آیا زندگانی ردپایی چندان شوم بر قلبم نهاده است که آن اشکها و آن شیفتگی برای همیشه ترکم کردهاند؟ آیا تنها یادشان برایم به جای مانده است؟
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر