کاغذ دیواری زرد
(داستان های کوتاه آمریکایی،قرن 20م)
موجود
ناشر | نشر نی |
---|---|
مولف | شارلوت پرکینز گیلمن |
مترجم | نیلی انصار |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 124 |
شابک | 9786220605683 |
تاریخ ورود | 1402/11/23 |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1402 |
وزن (گرم) | 146 |
کد کالا | 130929 |
قیمت پشت جلد | 1,200,000﷼ |
قیمت برای شما
1,200,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
شارلوت پرکینز گیلمن بعد از بهدنیاآوردن دخترش دچار افسردگی بعد از زایمان میشود و برای درمان به پزشکی سرشناس مراجعه میکند: دکتر سایلس ویر میچل، پدر علم عصبشناسی، به گیلمن توصیه میکند مدتی کار را کنار بگذارد، نه بنویسد، نه بخواند و نه با کسی غیر از خانوادهاش در ارتباط باشد؛ همراه شوهر و فرزندش خانهای روستایی کرایه کند و همانجا بماند و استراحت کند تا حالش بهتر شود.
گیلمن بعد از گذراندن دورهی درمان دکتر میچل در سال ۱۸۹۰ داستان «کاغذدیواری زرد» را مینویسد. اما این داستان نهتنها با استقبال جامعهی ادبی روبهرو نمیشود، بلکه آنها را برآشفته هم میکند. بعضی منتقدان معتقد بودند که داستان گیلمن مردستیز است و در نکوهش سنت ازدواج. منتقدانی که کمی تیزتر بودند میگفتند این داستان نیست و خاطرهنگاری گیلمن است، پس در ادبیات جایی ندارد. اما هیچکدام خبر نداشتند که چند دههی بعد داستان «کاغذدیواری زرد» میشود یکی از مهمترین داستانهای سبک گوتیک آمریکایی که در دانشگاههای سرتاسر جهان آن را تدریس میکنند...
گیلمن بعد از گذراندن دورهی درمان دکتر میچل در سال ۱۸۹۰ داستان «کاغذدیواری زرد» را مینویسد. اما این داستان نهتنها با استقبال جامعهی ادبی روبهرو نمیشود، بلکه آنها را برآشفته هم میکند. بعضی منتقدان معتقد بودند که داستان گیلمن مردستیز است و در نکوهش سنت ازدواج. منتقدانی که کمی تیزتر بودند میگفتند این داستان نیست و خاطرهنگاری گیلمن است، پس در ادبیات جایی ندارد. اما هیچکدام خبر نداشتند که چند دههی بعد داستان «کاغذدیواری زرد» میشود یکی از مهمترین داستانهای سبک گوتیک آمریکایی که در دانشگاههای سرتاسر جهان آن را تدریس میکنند...
بخشی از کتاب
تمام مدتم حواسم به کاغذدیواری است، البته آنقدر عقلم میرسد که دیگر هیچ حرفی از آن به دیگران نزنم.
چیزهایی در دل آن کاغذ هستند که هیچکس جز من آنها را نمیبیند و شاید هیچوقت هم کسی آنها را نبیند.
پشت آن طرح بیرونی،اشکال تاری هستند که هر روز واضح و واضحتر به چشم میآیند.
اشکالی ثابت که بیشمارند.
شبیه زنی است که دولّا شده و پشت طرح بیرونی پاورچینپاورچین راه میرود. هیچ از تصورش خوشم نمیآید. با دیدنش از خودم میپرسم که پس جان کِی مرا از این اتاق میبرد؟
چیزهایی در دل آن کاغذ هستند که هیچکس جز من آنها را نمیبیند و شاید هیچوقت هم کسی آنها را نبیند.
پشت آن طرح بیرونی،اشکال تاری هستند که هر روز واضح و واضحتر به چشم میآیند.
اشکالی ثابت که بیشمارند.
شبیه زنی است که دولّا شده و پشت طرح بیرونی پاورچینپاورچین راه میرود. هیچ از تصورش خوشم نمیآید. با دیدنش از خودم میپرسم که پس جان کِی مرا از این اتاق میبرد؟
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر