بیهودگی معنی یا معنی بیهوده
(هستی شناسی،ساختارگرایی (فلسفه)،واقعیت)
موجود
ناشر | طرح نو |
---|---|
مولف | پاول واتسلاویک |
مترجم | محمد کامران |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 92 |
شابک | 9789644892332 |
تاریخ ورود | 1402/11/02 |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1402 |
وزن (گرم) | 90 |
کد کالا | 129991 |
قیمت پشت جلد | 900,000﷼ |
قیمت برای شما
900,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
پاول واتسلاویک، رواندرمانگر و پیرو مکتب کنستروکتیویسم، در نوشتار پر از تمثیل و تصویرش به پژوهش در زمینهی واقعیتها و برداشتهای ما میپردازد که بر پایهی اطلاعات و دادههای حسی بنا شدهاند. او این باور همگانی و همرأیی سطحی را در زمینهی آنچه ظاهرا «واقعیت» نامیده میشود به چالش میکشد و آن را شکنندهتر از نازکترین لایهی یخ مینامد. کتمانناپذیر است که ارتباط ما با دنیا و با آنچه در آن وجود دارد از راه اندامهای حسی ما انجام میگیرد. ولی بنابر نتایج پژوهشهای فیزیولوژی اعصاب، اندامهای حسی ما تصویری از واقعیت دنیا به ما نمیدهند. بهعنوان نمونه آواهایی که در دنیای واقعی میشنویم و رنگهایی که میبینیم، در دنیای خارج از ما اصلا وجود ندارد. بلکه این مغز ماست که امواج الکترومغناطیسی و صوتی را به آنگونه تعبیر میکند که ما میبینیم یا میشنویم.
بخشی از کتاب
اگر همۀ پندارها و اندیشهها، همۀ افسوسهای پیشین، همۀ امیدواریها، آرزوها و ترسها از آینده دیگر وجود نداشته باشد، اگر انسان در تک لحظه زندگیکند، آنگونه که ویتکنشتاین میگوید، در ابدیت زندگیمیکند. من بیشتر میپسندیدم که ویتکنشتاین جای «نازمانی» واژۀ «بیزمانی» را به کار میبرد؛ چون بهگمانم این واژه شایستهتر است.
اگر به خودتان با دقت بنگرید، متوجه میشوید که همیشه اسیر «پیشاندیشی» هستید. ما بهدلیل اندیشیدن به گذشته و شِکوه و شکایت از آن و بهخاطر چشمداشتهایمان از آینده، هرگز در اکنون، در لحظه زندگی نمیکنیم. در اینجا میخواهم داستانی را از ذن بودیسم عنوان کنم. روزی از مردی که در مراقبه تجارب بیشماری داشت، پرسیدند او چگونه با وجود مشغله و کار فراوان همیشه در هر کار و هر وقت کاملا تمرکز دارد. او در پاسخ میگوید: «آنوقت که میایستم، میایستم. آنوقت که میروم، میروم. آنگاهکه مینشینم، مینشینم. آنگاه که میخورم، میخورم.»
پرسشگران میان حرفش دویدند و گفتند: «ما هم چنین میکنیم که تو میکنی. افزون بر این چه میکنی؟» ولی او به آنها گفت: «نه چنین نیست! وقتی که شما مینشینید، پیش از نشستن، برخاستهاید. پیش از برخاستن راه میروید. آنگاه که گام برمیدارید، پیش از راهرفتن، به هدف رسیدهاید.»
اگر به خودتان با دقت بنگرید، متوجه میشوید که همیشه اسیر «پیشاندیشی» هستید. ما بهدلیل اندیشیدن به گذشته و شِکوه و شکایت از آن و بهخاطر چشمداشتهایمان از آینده، هرگز در اکنون، در لحظه زندگی نمیکنیم. در اینجا میخواهم داستانی را از ذن بودیسم عنوان کنم. روزی از مردی که در مراقبه تجارب بیشماری داشت، پرسیدند او چگونه با وجود مشغله و کار فراوان همیشه در هر کار و هر وقت کاملا تمرکز دارد. او در پاسخ میگوید: «آنوقت که میایستم، میایستم. آنوقت که میروم، میروم. آنگاهکه مینشینم، مینشینم. آنگاه که میخورم، میخورم.»
پرسشگران میان حرفش دویدند و گفتند: «ما هم چنین میکنیم که تو میکنی. افزون بر این چه میکنی؟» ولی او به آنها گفت: «نه چنین نیست! وقتی که شما مینشینید، پیش از نشستن، برخاستهاید. پیش از برخاستن راه میروید. آنگاه که گام برمیدارید، پیش از راهرفتن، به هدف رسیدهاید.»
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر