زیبایی های کوچک زندگی
(داستان های آمریکایی،قرن 21م)
موجود
ناشر | کتاب تداعی |
---|---|
مولف | اوشن وونگ |
مترجم | الهه دوستی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 244 |
شابک | 9786229488119 |
تاریخ ورود | 1402/11/01 |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1402 |
وزن (گرم) | 200 |
کد کالا | 129915 |
قیمت پشت جلد | 2,320,000﷼ |
قیمت برای شما
2,320,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
پسری جوان در آغاز فصلی تازه از زندگی خود با مادرش به مکاتبه مینشیند. او بهدنبال مرور راههای رفته و نرفته در زندگیاش با اوست و سعی دارد خود تازهاش را با مادر، که تنها ملجا و امید زندگی اوست و حسش میکند، در میان بگذارد. حالا باید شورانگیر و غمگنانه از خود بگوید. از خودی که دیگر نمیتواند انکارش کند.
کتاب به تاریخچهی خانوادهی آنها میپردازد، تاریخچهای که از قبل از تولد پسر در ویتنام سرچشمه گرفته و تا هارتفورد، کانکتیکات را در بر میگیرد. سگ کوچولو از طریق این نامه بخشهایی از زندگی خود را که مادرش هرگز ندانسته است، فاش میکند که منجر به مکاشفهای فراموشنشدنی میشود. این رمان به بررسی عشق پیچیده و غیرقابلانکار یک مادر مجرد و پسرش میپردازد و درعینحال با رکگویی کوبندهای موضوعات نژاد، طبقه و مردانگی را مطرح میکند. پرسشهای مهمی مرتبط با شرایط کنونی آمریکا را میپرسد و موضاعاتی مانند اعتیاد، خشونت و آسیبهای روحی را پیش میکشد که همگی مبتنی بر شفقت و مهربانی است. و اینکه همان اندازه که دربارهی قدرت گفتن داستان است به همان اندازه دربارهی سکوت و نادیدهگرفتهشدن و تاثیر عمیقی که بیصداماندن بر فرد میگذارد نیز هست.
اوشن وونگ، نویسندهی مجموعه شعرهای تحسینبرانگیز آسمان شب با زخمهای بیرونی، برندهی جایزهی وایتینگ و جایزهی الیوت تی. اس میباشد. نوشتههای او در مجلات آتلانتیک، هارپر، نیشن، نیو ریپابلیک، نیویورکر و نیویورکتایمز نیز به نگارش در آمده است. وونگ متولد سایگون، ویتنام بوده و درحالحاضر مقیم نورتهامتون، ماساچوست است. اندک شکوه ما در زمین، اولین رمان از این نویسنده میباشد.
کتاب به تاریخچهی خانوادهی آنها میپردازد، تاریخچهای که از قبل از تولد پسر در ویتنام سرچشمه گرفته و تا هارتفورد، کانکتیکات را در بر میگیرد. سگ کوچولو از طریق این نامه بخشهایی از زندگی خود را که مادرش هرگز ندانسته است، فاش میکند که منجر به مکاشفهای فراموشنشدنی میشود. این رمان به بررسی عشق پیچیده و غیرقابلانکار یک مادر مجرد و پسرش میپردازد و درعینحال با رکگویی کوبندهای موضوعات نژاد، طبقه و مردانگی را مطرح میکند. پرسشهای مهمی مرتبط با شرایط کنونی آمریکا را میپرسد و موضاعاتی مانند اعتیاد، خشونت و آسیبهای روحی را پیش میکشد که همگی مبتنی بر شفقت و مهربانی است. و اینکه همان اندازه که دربارهی قدرت گفتن داستان است به همان اندازه دربارهی سکوت و نادیدهگرفتهشدن و تاثیر عمیقی که بیصداماندن بر فرد میگذارد نیز هست.
اوشن وونگ، نویسندهی مجموعه شعرهای تحسینبرانگیز آسمان شب با زخمهای بیرونی، برندهی جایزهی وایتینگ و جایزهی الیوت تی. اس میباشد. نوشتههای او در مجلات آتلانتیک، هارپر، نیشن، نیو ریپابلیک، نیویورکر و نیویورکتایمز نیز به نگارش در آمده است. وونگ متولد سایگون، ویتنام بوده و درحالحاضر مقیم نورتهامتون، ماساچوست است. اندک شکوه ما در زمین، اولین رمان از این نویسنده میباشد.
بخشی از کتاب
اجازه بده دوباره شروع کنم:
مادر عزیزم،
مینویسم که به تو برسم، حتی اگر هر کلمهای که مینویسم یک کلمه از جایی که تو هستی دورتر باشد. مینویسم که در زمان به گذشته سفر کنم، برگردم به آن توقفگاه بینراهی در ویرجینیا، جایی که وحشتزده به گوزن تاکسیدرمیشدهی آویزان در بالای دستگاه نوشابهریز نزدیک دستشوییها زل زده بودی، و شاخهای آن گوزن مرده روی صورتت سایه انداخته بود. .....
به یاد میآورم که این وجود ترسناک یک حیوان سربریده نبود که تو را شوکه کرده بود، بلکه این که میدیدی تاکسیدرمی به مرگی حیات بخشیده که هرگز به پایان نخواهد رسید، مرگی که وقتی از کنارش رد میشویم تا خودمان را تسکین دهیم همچنان ادامه دارد تو را بهم ریخته بود.
مینویسم چون به من گفتند هرگز جملهام را با «چون» شروع نکنم. اما من سعی نمیکردم که جملهای بسازم. سعی میکردم تا خودم را آزاد و رها سازم. چون به من گفته شده آزادی چیزی نیست جز فاصلهی بین صیاد و صیدش.
مادر عزیزم،
مینویسم که به تو برسم، حتی اگر هر کلمهای که مینویسم یک کلمه از جایی که تو هستی دورتر باشد. مینویسم که در زمان به گذشته سفر کنم، برگردم به آن توقفگاه بینراهی در ویرجینیا، جایی که وحشتزده به گوزن تاکسیدرمیشدهی آویزان در بالای دستگاه نوشابهریز نزدیک دستشوییها زل زده بودی، و شاخهای آن گوزن مرده روی صورتت سایه انداخته بود. .....
به یاد میآورم که این وجود ترسناک یک حیوان سربریده نبود که تو را شوکه کرده بود، بلکه این که میدیدی تاکسیدرمی به مرگی حیات بخشیده که هرگز به پایان نخواهد رسید، مرگی که وقتی از کنارش رد میشویم تا خودمان را تسکین دهیم همچنان ادامه دارد تو را بهم ریخته بود.
مینویسم چون به من گفتند هرگز جملهام را با «چون» شروع نکنم. اما من سعی نمیکردم که جملهای بسازم. سعی میکردم تا خودم را آزاد و رها سازم. چون به من گفته شده آزادی چیزی نیست جز فاصلهی بین صیاد و صیدش.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر