دسته بندی : رمان خارجی

آشیان عقاب

(ادبیات انگلیس،گلاسه)
نویسنده: کنستانس هون
225,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 240
شابک 9789643517373
تاریخ ورود 1391/03/01
نوبت چاپ 3
سال چاپ 1402
وزن (گرم) 353
قیمت پشت جلد 225,000 تومان
کد کالا 30804
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
آشیان عقاب، رمانی است اثرگذار از کنستانس هون که به‌گونه‌ای شگفت تصویری از اروپای عصر روشنگری، دوران رشد اندیشه و عصر درک مقام اجتماعی زن در چنین برهه‌ای از تاریخ اروپا را رقم می‌زند. شخصیت اصلی رمان فراولاین دوشیزه‌ای است که پدر و مادرش را از دست داده و برای دوام زندگی ناچار است دعوت مادربزرگ اتریشی‌اش را بپذیرد.
بخشی از کتاب
چمدانم را آوردند، مشغول درآوردن وسایلم شدم. آهى از سر آسودگى خاطر سردادم، و پیرهن چرکم را از تن درآوردم. صورتم را در لگن آب سرد فرو برده بودم که در باز شد و صدایى سرد و نافذى گفت: «لیزا، برگرد قیافه‌ات را ببینم!» بارونس فن هلشتاین در سال‌هاى آخر شصتِ عمر بود. هنوز باریک‌اندام و قِبراق بود؛ پیرهن تافته سیاهى به تن داشت، با حاشیه تورى در اطراف گردن؛ برق دانه‌هاى جواهر در موهاى سفیدى که به دقت آرایش شده بود به‌چشم مى‌خورد. من و مادربزرگم یک چند در یکدیگر خیره شدیم؛ سپس آه کشید و گفت: «به خوشگلى مادرت نیستى، امّا اى تا اندازه‌اى به او رفته‌اى. چشمات قشنگ‌اند؛ پوستت هم لطیف است. خوشحالم که مى‌بینم مثل بسیارى از زن‌هاى انگلیسى صورتت را خراب نکرده‌اى. بیا عزیزم، بیا مرا ببوس.» گونه‌اش سرد بود و بوى عطرى ملایم و گران‌بها از آن به مشام مى‌رسید. لحظه‌اى بغلم کرد، و بعد رهایم کرد و گفت: «بیش از یک هفته است منتظرت هستم. چه‌طور شد دیر کردى؟» «قطار چندین روز تو راه ماند… وسیله‌اى هم نبود که اطلاع بدهم…» شکسته بسته توضیح مى‌دادم که میان حرفم دوید و با حرکتى تحقیرآمیز گفت: «اَکّ! نمى‌خواهد بگویى. قطار! این اختراع مزخرف. من نمى‌دانم این مردم چطور مى‌توانند با آن سفر کنند. خوب، دیگر… فکرش را نکن. بالاخره رسیدى. زودى لباس بپوش. عده‌اى پایین هستند؛ مى‌خواهم آنها را ببینى». گفتم: «اوا، خواهش مى‌کنم… حالا نه. نمى‌توانم… باور کن نمى‌توانم!»
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است