#
#
دسته بندی : رمان خارجی

جاناتان مرغ دریایی

(داستانهای آمریکایی،قرن 20م)
نویسنده: ریچارد باخ
110,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 120
شابک 9786003768284
تاریخ ورود 1399/03/11
نوبت چاپ 6
سال چاپ 1402
وزن (گرم) 124
قیمت پشت جلد 110,000 تومان
کد کالا 90861
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
کتاب پیش رو روایتگر داستانی است پیرامون یک مرغ دریایی به نام جاناتان، پرنده‌ای متفاوت از دیگر مرغان دریایی که به چیزی ورای آنچه آن‌ها می‌اندیشند، فکر می‌کند و دغدغه‌ای فراتر از زنده‌ماندن دارد. جاناتان به کمال و اوج‌گرفتن و به زندگی بی‌حدومرز علاقه دارد و رفتارهایش به‌گونه‌ای است که والدینش را نگران می‌کند، نگران از اینکه فرزندشان همچون دیگران نیست و روزهای خود را به‌تنهایی سپری می‌کند. آنچه برای پرواز واقعا اهمیت دارد مسئله پرواز است و در این کتاب او را می‌بینیم که تا رهایی و کمال پیش می‌رود. جاناتان موجودی نمادین است از تمام کسانی که قانون را خود شکل می‌دهند و دغدغه‌هایی بزرگ و متعالی را در سر می‌پرورانند.
بخشی از کتاب
بیشتر مرغان دریایی، به‌جز سهل و ساده‌ترین حقیقت‌های پرواز، رنج فراگیریِ چیزی را به خود هموار نمی‌کردند؛ آن‌ها فقط در جست‌وجوی شیوه‌ای بودند که دریابند برای دستیابی به غذا، چگونه از کرانه‌ی اقیانوس فاصله بگیرند و بار دیگر به آنجا بازگردند. برای بیشترشان مسأله‌ی پرواز اهمیت چندانی نداشت، تنها نکته‌ی مهم برای آن‌ها فقط غذا بود و بس، حال آنکه جاناتان تنها به پرواز می‌اندیشید، نه غذا. جاناتان لیوینگستون مرغ دریاییِ جوان بیش از هر چیز به پرواز می‌اندیشید و به آن عشق می‌ورزید. به این نتیجه دست یافته بود که چنین پنداری او را در گروه مرغان دیگر به شهرت و نام‌آوری رهنمون نمی‌شود. والدین جاناتان نیز این نگرانی را داشتند که او سراسر روزهایش را به تنهایی سپری می‌کند و در لحظه لحظه روزهایش، صدها بار پرواز را در گستره‌ی زمین می‌آزماید. مثلا او نمی‌دانست چرا هنگام پرواز در بلندایی کمتر از نصف فاصله‌ی نوک بال‌هایش از هم نسبت به سطح دریا، با تلاشی کمتر، می‌توانست زمان بیشتری در هوا بماند. پروازهایش با فرودی معمولی و ابتدایی همراه با صدای شلپ‌شلوپ تمام نمی‌شد، بلکه با ردّی طولانی از سایش پاهای سفت و محکم چسبیده به بدنش با سطح آب خاتمه می‌یافت. هنگام فرود با پاهای جمع شده و اندازه‌گیریِ درازای لیز خوردنش روی ماسه‌های ساحل، والدین‌اش به‌شدت می‌هراسیدند.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است