دسته بندی : شعر فارسی

گزیده اشعار حسین منزوی

(انتخاب و کوشش:محمد فتحی)
نویسنده: حسین منزوی
275,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 280
شابک 9786001350559
تاریخ ورود 1393/02/29
نوبت چاپ 2
سال چاپ 1403
وزن (گرم) 309
قیمت پشت جلد 275,000 تومان
کد کالا 37637
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
منزوى چندان در قیدوبند حفظ ظاهر نبود، وقتى محمدعلى بهمنى دوست شاعرش زبان به نصیحت دوستانه‌اى مى‌گشاید شاید او اندکى متنبه شده و به راه آید، به وى پاسخى رندانه مى‌دهد: «در نیم قرن دیگر، حتى زودتر، هیچ‌کس نمى‌پرسد منزوى یا بهمنى چگونه زندگى مى‌کرد، سیر بود یا گرسنه، تنها به شعر ما نگاه مى‌کنند.» شعر منزوى برآمده از نحوه‌ی سلوک او با زندگى بود، جوشیده از عواطف و احساسات رقیق، همان‌هایى که رشته‌ی زندگى‌اش را از هم گسیخت. شعر کمتر شاعرى به حد حسین منزوى ناشى از دغدغه‌ها و فرازوفرودهاى زیستى شاعر است، زندگى‌اش سلسله‌اى از ناکامى‌ها و نامرادى‌ها است و همواره درگیر روزمرگى‌هاى جارى زندگى بود، اما دغدغه اصلى‌اش یعنى خلق آثارى ماندگار هیچ‌گاه از ذهنش حتى در اوج درماندگى‌ها به در نرفت. تصویرى که به‌ویژه در سالیان پایانى عمرش از او در ذهن‌ها مانده، مردى آشفته‌حال و پریشان و ازهم‌گسیخته بود که هیچ قرابتى با وجه‌ی هنرمندانه او نداشت، بهترین وصف حالش از زبان خودش مى‌باشد : مرا ندیده بگیرید و بگذرید از من که جز ملال نصیبى نمى‌برید از من زمین سوخته‌ام، ناامید و بى‌برکت که جز مراتع نفرت نمى‌چرید از من این کتاب گزیده‌ای از سروده‌های ایشان را در خود جا داده است.
بخشی از کتاب
از زمزمــــه دلتنگیم، از همهمــه بیزاریم نه طاقت خاموشی، نه تاب سخن داریم آوار پریشانــی‌ست، رو ســوی چـــه بگریزیم؟ هنگامه‌ی حیرانی‌ست، خود را به که بسپاریم؟ تشویش هزار ” آیا”، وسواس هزار “اما” کوریم و نمی‌بینیم ، ورنه همه بیماریم دوران شکوه بـــاغ از خاطرمان رفتــه‌‌ست امروز که صف در صف خشکیده و بی‌باریم دردا کــه هدر دادیم آن ذات گرامی را تیغیم و نمی‌‌بریم، ابریم و نمی‌باریم ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب گفتند کــه بیدارید؟ گفتیم کـه بیداریم من راه تــو را بسته، تـــو راه مرا بسته امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است