ماجرای زعفران (بنگاه کارآگاهی لاسه و مایا)

کسی از سوپرلیوز همه‌ی بسته‌های زعفران را به سرقت برده است. بدون زعفران اهالی واله‌بی دیگر نمی‌توانند شیرینی‌های مخصوص کریسمس را بپزند. لاسه و مایا کارآگاهان جوان در کوچه و بازار واله‌بی دست به تحقیقات میدانی می‌زنند اما آن‌ها درعین‌حال خیلی وحشت‌زده هستند چون می‌دانند روبرت ویک، دزد ترسناک بانک، جایی در شهر خود را پنهان کرده ‌است.