دسته بندی : رمان خارجی

خدمتکار

(داستان های آمریکایی،قرن 21م)
نویسنده: فریدا مک فادن
359,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 336
شابک 9786004615952
تاریخ ورود 1402/04/31
نوبت چاپ 23
سال چاپ 1404
وزن (گرم) 255
قیمت پشت جلد 359,000 تومان
کد کالا 124570
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
کتاب پیش رو روایتگر داستانی مهیج و آمیخته با ترس پیرامون دختری به نام میلی کالووی است که به‌عنوان خدمتکار در خانه‌ای مجلل مشغول به کار می‌شود. داستان از صحنه‌ی یک قتل آغاز می‌شود، قتل فردی ناشناس در شیروانی خانه و اظهار بی‌اطلاعی میلی کالووی از آنچه رخ داده است. سپس گریزی به گذشته زده می‌شود، به روزی که او برای مصاحبه قدم در خانه گذاشته بود. او که انتظار نداشت استخدام شود، تنها ته‌مانده‌ی امیدش را جمع کرده بود تا پا به اینجا بگذارد. اگر استخدام می‌شد یک اتاق زیرشیروانی برای استراحتش داشت و هرچند امکاناتی ناچیز در اختیارش قرار می‌گرفت اما از خواب شبانه روی صندلی ماشین بهتر بود. او سابقه‌ی ده سال زندان را داشت و با وجود احساسات مرموز و ترسناکی که اتاق زیر شیروانی و این خانه در او ایجاد می‌کرد به استخدام شدن امیدی نداشت. اما او اشتباه می‌کرد، تماسی از سوی خانم وینچستر نشان از پذیرفته شدنش داشت. استخدام در خانه وینچستر برای او یک موهبت بود یا اتفاقاتی ناخوشایند انتظارش را می‌کشید؟
بخشی از کتاب
همان‌طور که دست ظریف و مانیکورشدۀ نینا وینچستر را می‌فشارم، می‌گوید: «به خونواده خوش اومدی.» لبخند مؤدبانه‌ای می‌زنم و با کنجکاوی دوروبر دالان ورودی مرمرین را از نظر می‌گذارنم. اینجا کار کردن آخرین فرصتم برای شروعی تازه است. می‌توانم خودم را هرکسی که دوست دارم نشان دهم. اما به‌زودی خواهم فهمید که رازهای وینچسترها خیلی خیلی خطرناک‌تر از رازهای من‌اند… هر روز خانۀ زیبای وینچسترها را از بالا تا پایین تمیز می‌کنم، دخترشان را از مدرسه می‌آورم، برای کل خانواده غذایی خوشمزه درست می‌کنم و بعد به اتاق کوچکم در آخرین طبقۀ ساختمان می‌روم تا تنها غذا بخورم. سعی می‌کنم نادیده بگیرم که نینا صرفا برای تماشای تمیزکاری‌ام همه‌چیز را به هم می‌ریزد، دربارۀ دختر خودش دروغ‌های عجیب‌وغریب می‌گوید و شوهرش اندرو هر روز شکسته‌تر به نظر می‌رسد. اما وقتی به چشمان قهوه‌ای زیبا و پر از اندوه اندرو نگاه می‌کنم، برایم سخت است که زندگی کردن به‌جای نینا را تصور نکنم؛ کمد بزرگ لباس، ماشین شیک، شوهر عالی. فقط یک بار یکی از لباس‌های سفید نینا را امتحان می‌کنم، تنها برای اینکه ببینم چطور است؛ اما او خیلی زود متوجه می‌شود و… تا بفهمم، درِ اتاق زیر شیروانی‌ام از بیرون قفل می‌شود. دیگر خیلی دیر شده است. اما به خودم قوت‌قلب می‌دهم: وینچسترها نمی‌دانند من واقعا چه کسی هستم و چه توانایی‌هایی دارم…
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است