شیر و یک سوال موشی!

مهم نیست چقدر بزرگ باشی یا کوچک، مهم شجاعت است، اینکه چقدر دل و جرأت داشته باشی صدای درونت را به گوش بقیه برسانی. موش کوچولوی جنگل ما پیش خودش فکر می‌کند خیلی ریزه‌میزه است، هی غصه می‌خورد که چرا نمی‌تواند نعره بزند. موشی دیگر نمی‌خواهد دست‌دست کند، دلش را به دریا می‌زند و می‌رود سراغ آقاشیره! خُب راستش خیلی‌خیلی دلش می‌خواهد نعره‌زدن یاد بگیرد و این تنها راه است. شما هم اگر می‌دیدید باورتان نمی‌شد!!!!! چطور می‌شود که این دو تصمیم می‌گیرند باهم دوست شوند!؟! ریچل برایت با نثری زیبا و جیم فیلد با تصاویری جذاب و سرزنده درس مهمی به کودکان می‌دهند: «مهم نیست چقدر بزرگ باشیم، همه‌ی ما می‌توانیم به رؤیاهایمان برسیم فقط باید آن‌قدر شجاع باشیم که به‌دنبال آن‌ها برویم.» کاربران می‌گویند: -«شیر و یک سؤال موشی!»‌داستانی است بامزه راجع به شجاعت و این موضوع تکرارنشدنی که نباید براساس ظاهر قضاوت کنیم، پیشنهاد می‌کنم این کتاب را از دست ندهید! -کتابی فوق‌العاده که به روشی جذاب به کودکان درس زندگی می‌آموزد؛ به‌نظرم برای کودکانی که مهد می‌روند بسیار مناسب است. «شیر و یک سؤال موشی!»‌فوق‌العاده است، بیشتر از 4 بار این داستان را برای فرزندانم خوانده‌ام؛ هم خودم لذت بردم و هم آن‌ها. شخصیت‌های موش و شیر بچه‌ها را برای خواندن داستان علاقه‌مند می‌کند. در این جنگل چه خبر است؟ شما می‌دانید چرا سنجاب‌های جنگل ما دلشان می‌خواهد همیشه‌ی همیشه خودشان برنده باشند؟ وقتی «سنجاب‌ها وارد می‌شوند...» چه اتفاقی می‌افتد که هر دوتایی آن‌ها بیشتر و بیشتر با هم دوست می‌شوند؟ از گرگی کوچولوی ما، ویلف، چه می‌دانید؟ فکر می‌کنید عاقبت «گرگی که گم شد!» می‌تواند راه خانه‌اش را پیدا کند و برسد به گله‌ی گرگی خودش؟ کولایی که اصلا حاضر نیست تو زندگی‌اش اندکی از آسایش و راحتیش فاصله بگیرد، می‌فهمد که لذت واقعی زندگی در خطرپذیری و تجربه‌ی اتفاقات تازه است. کولایی که می‌تونه دیگر با آغوش باز به استقبال زندگی برود.