دوباره فکر کن (قدرت دانستن چیزهایی که نمی دانیم)

(تجدید نظر،قدرت و لزوم بازنگری،ثبات رای)
نویسنده: آدام گرانت
350,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 296
شابک 9786226840583
تاریخ ورود 1400/01/25
نوبت چاپ 17
سال چاپ 1404
وزن (گرم) 235
قیمت پشت جلد 350,000 تومان
کد کالا 101988
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
کتاب دوباره فکر کن اثر آدام گرانت است که توسط تیم ترجمه‌ی نشر نوین به فارسی برگردانده شده و از سوی انتشارات نوین به چاپ رسیده است. مولف در این اثر می‌کوشد تا مخاطب را از ندانستن‌های خود آگاه سازد و او را برای بازشناسی و اصلاح افکار و عقاید خود همراهی کند، همچنین این کتاب کمک می‌کند تا خواننده دامنه‌ی اندیشیدن را با بازشناسی پیوسته‌ی و مکرر توسعه دهد و با مطالعه و بازشناسی، در مسیر تکامل و تطور ذهنی خود قدم بردارد. کتاب در ابتدا روی گشاده‌شدن ذهن تمرکز دارد، و سپس نشان می‌دهد که چگونه می‌توانیم دیگران را به بازاندیشی و فکرکردن دوباره درباره‌ی باورهای غلط گذشته، ترغیب کنیم. این اثر با توجه به سرعت بالای تغییر دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم، خواننده را به داشتن ذهن باز و منطعف و یادگیری مداوم و همیشگی تشویق می‌کند.
بخشی از کتاب
در صورت ترک سیاره‌ زمین، احتمالا درباره‌ برخی از احساسات خود راجع به انسان‌های دیگر تجدیدنظر خواهید کرد. گروهی از روان‌شناسان به مطالعه‌ تاثیر فضای خارج از جو زمین بر داخل آن پرداختند و از طریق مصاحبه، تحقیق و تحلیل خاطرات صد فضانورد، تغییرات صورت گرفته در این افراد را ارزیابی کردند. پس از بازگشت از فضا، تمرکز فضانوردان بر دستاوردهای شخصی و خوشحالی فردی کمتر شد و بیشتر نگران منافع جمعی بودند. «ادگار میچل»، فضانورد آپولو 14، اظهار داشت: «به یک هشیاری ناگهانی می‌رسید… یک نارضایتی شدید از وضع جهان و احساس نیاز برای تغییر این شرایط. با فاصله گرفتن از زمین و از روی سطح ماه، سیاست‌های بین‌المللی خیلی ناچیز به نظر می‌رسند. دوست دارید یقه یک سیاست‌مدار را بگیرید، او را 250 هزار مایل دورتر بیندازید و بگویید ببین تو هیچی نیستی!» چنین واکنشی «اثر نگاه کلی» نام دارد. روشن‌ترین توصیف را از «جف اشبی» فرمانده شاتل فضایی شنیدم. اشبی گفت که اولین نگاهش به زمین از فضای خارج از جو، موجب یک تغییر همیشگی در وجود او شد: وقتی فضانوردها روی زمینند، به ستاره‌ها نگاه می‌کنند- بیشتر ما عاشق ستاره‌هاییم- اما قیافه‌ی ستاره‌ها در فضا، هیچ فرقی با چهره‌ی زمینی آن‌ها ندارد. اما تفاوت اساسی در چهره‌ سیاره ما و چشم‌اندازی است که به شما می‌دهد. اولین نگاهم از فضا به زمین، حدود 15 دقیقه پس از شروع اولین پروازم بود. سرم را از چک لیست بلند کردم و ناگهان دیدم پنجره‌ها به سمت پایین قرار گرفته و بر فراز نیمه‌ی روشن زمین هستیم. قاره آفریقا زیر پایم قرار داشت و مثل شهری بود که از پنجره هواپیمای در حال برخاستن، دور و دورتر می‌شود. در عرض نود دقیقه کل سیاره زمین را دور می‌زنید و آن قوس نازک آبی رنگ جو را می‌بینید. می‌بینید لایه کوچکی که تمام موجودات زنده در آن زندگی می‌کنند، چقدر شکننده است؛ از فضا به راحتی می‌توانید ارتباط شخصی از یک طرف کره زمین با شخصی در سوی دیگر آن ببینید و هیچ مرزی میان آن‌ها نیست. این طور به نظر می‌رسد که فقط یک لایه‌ مشترک وجود دارد که همه ما روی آن زندگی می‌کنیم. با مشاهده یک نمای کلی از فضای خارج از جو، متوجه می‌شوید با همه انسان‌ها هویت مشترکی دارید.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است