دسته بندی : نمایشنامه

کارها و روزها

(نمایشنامه فرانسه،قرن 20م)
نویسنده: میشل ویناور
80,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 124
شابک 9786229347171
تاریخ ورود 1402/04/28
نوبت چاپ 1
سال چاپ 1402
وزن (گرم) 105
قیمت پشت جلد 80,000 تومان
کد کالا 124531
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
اگر با نمایشنامه خواندن خو گرفته یا دست‌کم چند نمایشنامه‌ی کلاسیک را سرسری هم خوانده باشیم، متن نمایشی را نمی‌توانیم بدون توضیح صحنه از آغاز تا میانه و پایان تصور کنیم؛ گویی متن نمایشی بدون توضیحات معمول و شرح با جزئیات مکان، زمان و حالات شخصیت‌ها، متن نمایشی نیست! میشل ویناور در بسیاری از کارهایش و به‌خاصه «کارها و روزها»، همه‌ی آن تصورات پیشینی را به‌هم ریخته و اثری ورای پیش‌فرض‌های ذهنی ما از نمایشنامه، خلق کرده‌است. نمایشنامه‌ی «کارها و روزها» فقط پنج شخصیت(زن و مرد) با پنج نام دارد و تنها چیزی که از مکان وقوع نمایش - آن‌هم در میان دیالوگ‌ها - می‌دانیم، این است که آن‌ها در دفتر کاری با چند میز و تلفن و ملزومات اداری مشغولند! باقی ماجرا، هرچه هست و نیست، 9 صحنه‌ی پی‌درپی است از روزهای کاری این پنج نفر و دیگرانی که حضور ندارند اما نام‌هایشان به گوش‌مان می‌رسد؛ شرکتی تولیدی - خدماتی به نام «کاسُن» رو به زوال است و خیلی چیزها درحال تغییر است؛ هرکسی بتواند خودش را با تغییرات وفق دهد یا در مسیر میزها، آسانسورها و تخت‌خواب‌ها، درست عمل کند، برنده‌ی ماجرا خواهد بود: «وقتی آدم نیاز داره کار کنه خب یک جوری می رسونه که نیاز داره کار کنه»! کارها و روزها، نه یک ماجراجویی فرمی، بلکه حضور در دلِ کنایه‌ها و استعاره‌های زندگی‌روزمره‌ی انسانی‌ست که کار می‌کند و کارکردن، جبرِ او برای گذرانِ زندگی‌ست؛ زن‌ها و مردها، اندکی از حقیقت خودشان و دیگری را می‌دانند، اما همان اندکی را نیز نمی‌توانند بدون پوشاندن در لایه‌هایی از نیش و کنایه بیان کنند و به‌همین خاطر از حقیقی‌ترین احساسات تا دروغین‌ترین حالت‌هایشان هم در هاله‌ای از ابهام پنهان است؛ ویناور در کارها و روزها، بخش بزرگی از حقیقتِ کار در جهان ما را بر بسترِ متنی فرّار، شوخ‌وشنگ و تند‌وتیز، هویدا کرده‌است و ازهمین‌رو، هرجا و همیشه، می‌شود خواند و اجرایش کرد.
بخشی از کتاب
گزیده متن نمایشنامه‌ی کارها و روزها بخش اول: ژدوار شما یک قرارداد موقت دارین اینجا خانم کوچولو که داره منقضی می‌شه. ایوت دهم ژانویه البته اگه شما بذارین منقضی بشه من نیاز دارم کار کنم. ژدوار وقتی آدم نیاز داره کار کنه خب یک‌جوری می‌رسونه که نیاز داره کار کنه. ایوت من سرپرست خونواده‌م مامانم حقوق خوبی داشت ولی بهتون که گفتم اون مرده. ژدوار آره بهم گفتی که مرده این هم هیچ فکر بدی نیست که وقتی آدم نیاز داره کار کنه هر کاری لازم باشه بکنه تا بقیه هم بخوان نگه‌ش دارن. بخش دوم: گی‌یرمو کمیته اعتصاب در برابر لجاجت جنون‌‌آمیز مدیریت طماع بار دیگر بر عزم تمام‌عیار خود تأکید می‌ورزد مدیریتی که از زیر بار هر نوع مذاکره‌ای شانه خالی می‌کند و در برابر تحریک‌های حقیرانه نفاق و ارعاب کارکنان فروشندگان را به همبستگی فرامی‌خواند ورود برای همگان آزاد است شنبه از ظهر تا نیمه‌شب با خانواده‌های خود حاضر شوید بازار مکاره پیک‌نیک شوکروت مِرگِز به نفع خانواده‌هایی که بیش از دیگران متحمل زیان شده‌اند این مبارزه به شما ربط دارد ما بیرق خود را زمین نخواهیم‌‌گذاشت این کپی امروز تو خونه به دستم رسید تو پیوستش با دست نوشته شده با هرکس قصد ایجاد آشوب داشته‌باشد برخورد می‌شود امیدوارم پیام را گرفته‌باشید خداحافظ ایوِت خانمه از دُیول زنگ می‌زد می‌گفت من ترجیح می‌دم از خیرش بگذرم تا هر وقت هم می‌خواد طول بکشه ولی مدیریت وانده و بعدش هم همه‌شون رو از کوچک و بزرگ دار بزنن ازش پرسیدم شما احیاناٌ ابزارش رو ندارین که بخواین به ما هم قرض بدین؟ اَن اونچه من دارم می‌بینم اینه که ارسال کالا متوقف شده ما داریم هر روز فروش‌مون رو از دست می‌دیم اون هم به نفع کی؟ این قضیه تا کِی می‌خواد طول بکشه؟ سِسیل دیروز بهم می‌گفت آقای بَتَی حاضر بوده یک قدمی برداره ولی این آقایون بُمولَن مخالفت کردن جلسه پرجنب‌وجوشی بود لحن گفت‌وگو بین این آقایان بالا رفته‌بود نیکُل یک کاسُن کمتر فروخته بشه یعنی یک بُمولُن بیشتر فروخته شده
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است