سالی که از آسمان افتادیم

لیبرتیِ داستان «سالی که از آسمان افتادیم» عاشق فضاست. عاشق شهاب‌سنگ و ستاره‌ها و صورت‌های فلکی. او دوست دارد طرز نگاه مردم دنیا به آسمان را عوض کند. بیشتر مردم صورت‌های فلکی و ستاره‌ها را طبق کتاب‌های درسی و علمی می‌بینند. اما لیبرتی روش دیگری بلد است. او جور دیگری به ستاره‌ها نگاه می‌کند. با آن‌ها حرف می‌زند و قول‌وقرار می‌گذارد و آن‌ها هم جوابش را می‌دهند! اما روزی لیبرتی و خانواده‌اش از آسمان به زمین می‌افتند. همان روزی که پدر لیبرتی خانواده را ترک می‌کند. آیا لیبرتی می‌تواند طرح جدیدی از ستاره‌ها رسم کند و با کمک آن خانواده‌اش را دوباره دور هم جمع کند؟ کتابی جذاب که به مسئله‌ی طلاق و تأثیر آن بر روی فرزندان خانواده می‌پردازد. در طول این کتاب شخصیت اولِ داستان با احساسات مختلفی مثل بی‌تفاوتی، خشم، تنفر و پذیرش رو‌به‌رو می‌شود و در نهایت می‌آموزد که باید به تمام احساساتش اهمیت بدهد و آن‌ها را بپذیرد، چراکه تنها آن وقت است که ما از آن‌ها عبور می‌کنیم.