چرا از ایوانز نخواستند؟

چرا از ایوانز نخواستند یک رمان پلیسی اثر نویسنده‌ی شهیر بریتانیایی آگاتا کریستی (۱۹۷۶ - ۱۸۹۰) است که نخستین بار در سال ۱۹۳۴ منتشر شد. داستان کتاب از جایی آغاز می‌شود که بابی جونز به‌همراه دکتر تامس مشغول بازی گلف در مارچبولت هستند. درحین بازی، توپ آن‌ها به طرف پرتگاه می‌رود. آن‌ها در پرتگاه به مرد نیمه‌جانی برمی‌خورند؛ دکتر برای کمک به شهر می‌رود و بابی کنار مرد می‌ماند. مرد در آخرین لحظه‌های حیاتش جمله‌ی «چرا از ایوانز نخواستند» را می‌گوید و عکس خانم جوانی را به او می‌دهد و می‌میرد. در روزنامه اعلام می‌کنند که عکس متعلق به خانم کایمن، خواهر قربانی فاجعه‌ی «الکس پریچارد» است. بابی و دکتر و خانم کایمن در جلسه‌ی تحقیق حاضر می‌شوند و بابی که جمله‌ی الکس را هنگام مرگ فراموش کرده است در نامه‌‌ای به آقای کایمن جمله‌ی پایانی را می‌نویسد...