دختری که به اعماق دریا سقوط کرد

کتاب پیش رو براساس یک افسانه‌ی کره‌ای قدیمی نوشته شده و بسیاری از موجودات اساطیری کره‌ای همچون ایموگی و اژدها در آن نقش‌آفرینی می‌کنند. اثری در ژانر عاشقانه، فانتزی و ماجراجویانه که ماجرای آن پیرامون دختری است از اهالی یک روستا. روستایی که پیش از این موقعیت بسیار خوبی داشته زیرا به باور اهالی، خدای دریا مراقب مردم و محصولاتشان بوده، اما اکنون خدای دریا خشمگین شده و با طوفان‌های وحشتناکی که به روستا می‌فرستد همه‌چیز عوض شده است. مردم روستا برای آرام‌کردن خدای دریا هر سال زیباترین دختر روستا را قربانی می‌کنند و به دریا می‌اندازند. این بار نوبت دختری رسیده که برادر شخصیت اصلی کتاب او را بسیار دوست دارد. دختر برای کمک به برادرش خودش را جایگزین می‌کند و به اعماق دریا سقوط می‌کند. وقتی که چشم باز می‌کند خود را در محیطی مه‌آلود می‌یابد. با روبانی قرمز که طبق گفته‌های مادربزرگ، هرکس را به سرنوشتش وصل می‌کند و به کسی که قلبش بیش از همه به آن مشتاق است. روبان او را به خدای دریا می‌رساند، انتهای روبان در دست اوست. حالا زمان آن رسیده تا دختر با خنجری که همراهش دارد خدای دریا را بکشد تا پیوندشان قطع شود...