دسته بندی : روانشناسی - خودشناسی

دوست داشتن وضعیت موجود (چهار پرسش برای دگرگونی زندگی)

(خودسازی،خودپذیری)
نویسنده: بایرون کیتی
مترجم: فرناز فرود
380,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 384
شابک 9786007996058
تاریخ ورود 1398/06/30
نوبت چاپ 5
سال چاپ 1403
وزن (گرم) 431
قیمت پشت جلد 380,000 تومان
کد کالا 82247
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
بایرن کیتلین رید که همه او را با نام بایرن کیتی می‌شناسند، در کتاب پیشِ‌رو فرایندی ساده، اما بسیار کاربردی به نام «کار» را به جهانیان معرفی می‌کند. کیتی در چهل‌وسه سالگی به خود آمد و خود را افسرده و پریشان کف زمین آسایشگاهی ویژه‌ی زنان دچار اختلال در خوردن یافت. او در گیرودار زندگی عادی، دو ازدواج، سه فرزند و موفقیت شغلی، در سراشیبی ده‌ساله و روزافزون خشم، هراس، ناامیدی و افسردگی افتاده بود. یک هفته پس از بستری بودن در آسایشگاه، کیتی از خواب بیدار شد و هیچ درکی از آن که چه کسی‌ست، نداشت. گویی دیگر منی برای او وجود نداشت. همه‌ی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ خشم و افکار آزاردهنده‌ی او از میان رفته‌بود و به گفته‌ی خودش کل جهان درونی او وجود نداشت و همزمان شادی و سرمستی از اعماق وجودش می‌جوشید. گویی کیتی دیگری متولد شده بود که برایش هیچ چیزی جدا یا ناپذیرفتنی نبود. هر چیز خودش بود. آموزه‌های کیتی در قالب چهارگانه پرسش، پاسخ، واکاوی و برگردان‌هایی‌ست که افکار آزارنده را به جریانی روان، طبیعی و پذیرفتنی در زندگی انسان تبدیل می‌سازد. سؤال‌هایی ساده که برای همه‌ی انسان‌ها در گوشه‌گوشه‌ی جهان و با هرمشکلی، قابل طرحند و سرانجام در پایان هر نشست، مراجعه‌کننده‌ی ناامید، هراسان، افسرده یا خشمگین، خود با آسودگی و پذیرش، به ساده‌ترین و در دسترس‌ترین پاسخ ممکن دست می‌یابد، به راه حلی آسان برای حل مشکلاتش می‌رسد و مهم‌تر از این‌ها، در مسیر دست یافتن به ذهنیتی که ژرف‌ترین پرسش‌ها در آن پاسخی دارند، پیش می‌رود. «دوست داشتن وضعیت موجود» در پنهانی‌ترین لایه، آموزش زیستن در لحظه‌ی حال است، اما به ساده‌ترین بیان، این کتاب از فرایندی بنیادی به نام «کار» پرده برمی‌دارد که به آسانی پرسیدن چهار پرسش است: «آیا این حقیقت دارد؟»، «آیا واقعاً مطمئن هستی که این حقیقت دارد؟»، «وقتی این فکر را باور داری، چه واکنشی نشان می‌دهی؟ چه می‌شود؟» و «بدون این فکر چه کسی می‌شوی؟». نخستین گام برای شروع فرایند کار، نوشتن داستان‌ها، قضاوت‌های دردناک و افکار روی کاغذ است. کاربرگ «شخص کناری‌تان را قضاوت کنید» به همین منظور طراحی شده است و قضاوت‌هایی را در فرد برمی‌انگیزاند که به طور معمول، پرده برداشتن از آن‌ها بسیار دشوار است. کسی که می‌خواهد کار را انجام دهد، باید در مورد شخص یا رویدادی که در زندگی‌اش جاری‌ست بنویسد و نویسنده به خواننده پیشنهاد می‌کند برای پر کردن این کاربرگ تا جایی که می‌تواند فرد یا رویداد مورد نظرش را قضاوت کند، عیب‌جو و ایرادگیر باشد و هیچ نکته‌ای را از قلم نندازد. این فرایند سپس یکایک جمله‌های نوشته‌شده را با چهار پرسش مورد بررسی و واکاوی قرار می‌دهد و فرد را به سوی حقیقت پیش می‌راند. در گام بعدی، کیتی شیوه‌ی استفاده از برگردان را آموزش می‌دهد و شخص را به واکاوی زندگی درونی خود وامی‌دارد تا خود دریابد داستانی که دلیل اصلی رنج کشیدن اوست و از دید او پنهان است، چیست. در واقع، برگردان‌ها نسخه‌ی تندرستی، آرامش و شادمانی هستند. این کتاب بر مبنای گفت‌وگوهای گوناگون درباره‌ی موضوعات مختلف نگاشته شده است تا با بررسی بسیاری از افکار و قضاوت‌های تکرارشونده، بخشی عمده از افکار دردناکی را که به طور تقریبی برای همه‌ی جهانیان همانند است، در بر گیرد؛ چرا که در نتیجه‌ی نشست‌های مختلفی که کیتی با انسان‌های مختلف در سراسر جهان برگزار کرده، چنین به نظر می‌رسد که آدم‌ها از افکار دردناک مشابهی رنج می‌کشند. هدف این کتاب، شاد کردن انسان‌هاست. خواندن این کتاب به همه‌ی کسانی که در زندگی روزمره‌ی خود با افکار دردناک، تکراری و آزارنده دست‌وپنجه نرم می‌کنند، پیشنهاد می‌شود. آنان که زندگی خود را در قضاوت مداوم اطرافیانشان می‌گذرانند و لحظه‌لحظه‌ی شبانه‌روز خود را به تلخی سپری می‌کنند، راه رهایی از بند این آزار پیاپی را در سطرسطر این نگاشته خواهند یافت. زوج‌ها، کودکان، بیماران در حال مرگ، کسانی که در سوگ عزیزان خود نشسته‌اند، آنان که با شغل و مسائل مالی دچار مشکل شده‌اند، اشخاصی که با بدن، اعتیادها یا سخت‌ترین رویدادهای زندگی درگیر هستند و به بیانی بهتر، همه‌ی ساکنان زمین این نگاشته‌ی ارزشمند را راهگشا و سودمند خواهند یافت.
بخشی از کتاب
هر احساس پرتنشی را که تاکنون تجربه کرده‌ام، حاصل چسبیدن به فکری نادرست و غیرحقیقی بوده است. در پسِ هر احساس ناراحت‌کننده‌ای، فکری وجود دارد که برای ما حقیقت ندارد: «باد نباید بوزد» یا «شوهرم باید با من هم‌عقیده باشد». نخست، فکری داریم که با واقعیت در بگومگوست. سپس احساس فشار زیاد و تنش می‌کنیم. پس از آن، تحت تأثیر آن احساس رفتار می‌کنیم و فشار و تنش بیش‌تری برای خودمان به وجود می‌آوریم. به جای درک دلیل اصلی، یعنی یک فکر، با جست‌وجو در بیرون خودمان می‌کوشیم احساس‌های ناراحت‌کنند‌ه‌ی خود را دگرگون سازیم. تلاش می‌کنیم کسی دیگر را تغییر دهیم یا دست نیاز به سوی رابطۀ جنسی، الکل، مواد مخدر یا پول دراز می‌کنیم تا به آسایشی موقتی و توهم صاحب‌اختیار بودن دست یابیم. به سادگی می‌توان در احساسی نیرومند غرق شد، بنابراین سودمند است به یاد داشته باشیم که هر احساس ناراحت‌کننده‌ای، شبیه به ساعت زنگدارِ پرمهری‌ست که می‌گوید: «گرفتار رؤیا شده‌ای.» افسردگی، درد و ترس هدایایی هستند که می‌گویند: «عزیز دلم! به فکری که هم‌اکنون داری، نگاه کن. در داستانی به سر می‌بری که برای تو، حقیقت ندارد.» ما گرفتار در رؤیا، می‌کوشیم با دست دراز کردن به بیرون از خودمان، احساس ناراحت‌کننده را تغییر دهیم و کنترل کنیم. معمولاً پیش از آگاه شدن به فکر، از احساس آگاه می‌شویم. به همین دلیل است که می‌گویم احساس، ساعت زنگداری‌ست که به شما اطلاع می‌دهد فکری وجود دارد که شاید بخواهید در مورد آن کار کنید. بررسی یک فکر غیر حقیقی، همیشه شما را به آن کسی که در واقع هستید، می‌رساند. باور کردن آن که کسی دیگر هستید، دشوار است. هر داستانی به جز شادی را زیستن، سخت است. وقتی دستتان را در آتش می‌گذارید، آیا کسی باید به شما بگوید دستتان را بیرون بکشید؟ خودتان باید تصمیم بگیرید؟ نه. وقتی دستتان شروع به سوختن کند، خودش حرکت می‌کند. لازم نیست آن را هدایت نمایید. دست، خود حرکت می‌کند. به همین ترتیب، پس از آن که از طریق «واکاوی» متوجه می‌شوید که دلیل رنج کشیدنتان یک فکر غیرحقیقی‌ست، از آن دور می‌شوید. پیش از آن فکر، شما رنج نمی‌کشیدید؛ با آن فکر، رنج می‌کشید. وقتی تشخیص می‌دهید که آن فکر حقیقت ندارد، دیگر رنجی وجود نخواهد داشت. کار این‌گونه عمل می‌کند. «وقتی آن فکر را در سر دارم، چه واکنشی نشان می‌دهم؟» گویی دست در آتش دارم. «بدون آن فکر، چه کسی می‌شوم؟» انگار بیرون از آتش هستم. به فکر می‌نگریم، دستمان را در آتش حس می‌کنیم و به طور طبیعی، به موقعیت اصلی برمی‌گردیم. لازم نیست کسی حرفی بزند. بار دیگر که این فکر پدید می‌آید، ذهن، خودبه‌خود از آتش دور می‌شود. کار ما را دعوت می‌کند تا به علت و معلول درونی توجه کنیم. همین که متوجه شویم، همه‌ی رنج‌هایمان خودبه‌خود حل می‌شوند.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است