برای رسیدن به موفقیت،وسواسی باشید یا معمولی باقی بمانید! (BEST SELLER)

(موفقیت در کسب و کار،عزم راسخ در موفقیت،از پرفروش های آمازون)
نویسنده: گرنت کاردون
320,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 264
شابک 9786001185069
تاریخ ورود 1400/12/18
نوبت چاپ 1
سال چاپ 1400
وزن (گرم) 306
قیمت پشت جلد 320,000 تومان
کد کالا 111932
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
کتاب «برای رسیدن به موفقیت، وسواسی باشید یا معمولی باقی بمانید!» اثری است از گرنت کاردون با ترجمه‌ی سوگند سیوانی که انتشارات ذهن‌آویز آن را منتشر کرده است. قبل از اینکه گرنت کاردون پنج شرکت موفق خود را بسازد و کتاب‌های پرفروشش را بنویسد... فردی شکست‌خورده، بیکار و معتاد به مواد مخدر بود. گرنت رؤیاهای بزرگی در سر داشت، اما دوستان و خانواده به او می‌گفتند که منطقی‌تر و کم‌خواستارتر باشد. به گفته‌ی آن‌ها، اگر او طبق قوانین بازی می‌کرد، می‌توانست از نسخه‌ی موفقیت طبقه‌ی متوسط لذت ببرد؛ اما هنگامی‌که او آن شیوه را به روش خود امتحان کرد، زمین خورد! پس از آن، روش مخالف را امتحان کرد. او به سرزنشگران و مخالفانش نه و به وسواسی که به جانش افتاده بود بله گفت. او وسواس خود را که می‌خواست یک ستاره راک تجاری، یک فروشنده فوق‌العاده، یک بشردوست بزرگ باشد دوباره پس گرفت. او می‌خواست در یک عمارت زندگی کند و حتی یک هواپیما داشته باشد. وسواس باعث شد تمام رؤیاهای وحشیانه او محقق شود و جایگاهی را در زندگی‌اش به دست بیاورد که اکنون بتواند به شما کمک کند تا به موفقیت‌های عظیم دست یابید. همان‌طور که گرنت می‌گوید: «ما در میانه‌ی یک اپیدمی متوسط هستیم.» خرد متعارف این است که به دنبال تعادل و آسان گرفتن آن باشید. اما این واقعاً بهانه‌ای برای غیر استثنایی بودن به ما داده است. گرنت کاردون که تاکنون توانسته به موفقیت‌های بسیاری در حوزه‌ی کسب‌و‌کار دست یابد، در این کتاب، به شرح داستان خود درباره‌ی کشف رؤیای شخصی‌اش و معرفی ابزارهایی می‌پردازد که در مسیر پرفراز و نشیب دستیابی به این رؤیا، یاری‌اش کرده‌اند. کتاب «برای رسیدن به موفقیت وسواسی باشید یا معمولی باقی بمانی» به شما این جسارت را می‌دهد تا با کشف رؤیای شخصی خود و ترکیب آن با وسواس فکری کنترل‌شده، به سطوحی از موفقیت برسید که تاکنون فکرش را هم نمی‌کردید.
بخشی از کتاب
دائماً دیگران از من می‌پرسند: «چگونه همه کار را انجام می‌دهی؟» به‌آسانی. قسمت‌هایی از زندگی را که می‌خواهم در آن‌ها بهترین باشم یادداشت می‌کنم و سپس وسواس من این می‌شود که زمان خودم را بیشتر برای آن‌ها بگذارم تا اینکه عذر و بهانه بیاورم. یک نمونه این است: مقید می‌شوم که برای خانواده خودم وقت بگذارم. برای انجام دادن این کار، باید هوشمندانه عمل کنم. هر روز فرزندان کوچک خودم را از خواب بیدار می‌کنم و با هم به سراغ کافی‌شاپ محلی می‌رویم، جایی که هر سه نفرمان دور همدیگر می‌نشینیم. بعد از اینکه پانزده الی سی دقیقه وقت پربار را کنار همدیگر گذراندیم، آن‌ها دیگر کارشان با من تمام می‌شود. وقتی به خانه برمی‌گردیم، بچه‌ها غذا می‌خورند و سپس همگی آماده می‌شویم تا به مدرسه و سرکار برویم. کودکان نیاز ندارند که وقت زیادی از شما بگیرند؛ آن‌ها فقط به بخشی از وقت شما نیاز دارند. با مقید شدن به گذراندن وقت با فرزندانم و چگونگی انجام دادن این کار (به جای اینکه شب با آن‌ها بیرون بروم، صبح بیرون می‌روم یا به باشگاه می‌روم) وقتم را متناسب با نیازهای خودم تنظیم می‌کنم. من وقت خودم را مدیریت نمی‌کنم، بلکه آن را می‌سازم. به‌هرحال، این فقط درباره بچه‌ها نیست که به پدر و مادر خود نیاز دارند، پدر و مادر نیز به گذراندن زمانی با آن‌ها نیاز دارند. در ازدواج من، خلأ وجود ندارد، اداره مشاغل، ازدواج، خانواده و بقیه زندگی یک چالش است. من و همسرم تا جایی که بتوانیم، در تجارت کنار هم هستیم؛ ما با همدیگر فرصت‌هایی را می‌یابیم تا با هم همکاری کنیم و نام تجاری‌مان را هرچه بیشتر معروف کنیم. ما روی چیزهایی انرژی می‌گذاریم که هرکدام در آن مهارت داریم.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است