تاریخ ترسناک17 (مرگبارترین روزهای تاریخ)
(ادبیات کودکان و نوجوانان،تاریخ جهان،تصویرگر:مارتین براون)
موجود
ناشر | افق |
---|---|
مولف | تری دیری |
مترجم | پیمان اسماعیلیان |
قطع | رحلی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 96 |
شابک | 9786003539631 |
تاریخ ورود | 1400/11/16 |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1400 |
وزن (گرم) | 318 |
کد کالا | 110720 |
قیمت پشت جلد | 950,000﷼ |
قیمت برای شما
950,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
مجموعه تاریخ ترسناک رویدادهای بزرگ و ترسناکی که با روزهای تباهی و وحشت همراه بوده است را روایت میکند. این جلد از مجموعهی تاریخ ترسناک، 50 حقیقت هلاکتبار از جمله: اولین قتلعام تالهایم در آلمان حدود 500 سال پ.م، پایان دورهی وحشت در انقلاب فرانسه، مرگ ژاندارک، نخستین یورش وایکینگها، غرق شدن تایتانیک و… را که دنیا را تغییر داده است به تصویر میکشد؛ هرکدام از داستانها از ترسناکترین بخشهای تاریخ به حساب میآیند. با مطالعهی کتاب که در قالبی طنزآمیز نوشته شده و با تصاویری جذاب همراه است با شخصیتهای مشهور تاریخ آشنا میشوید.
بخشی از کتاب
آمریکا، 17ژوئن1775
نبرد بانکر هیل
تا 1775 آمریکا هنوز هم زیر سلطهی جرج سوم و بریتانیا بود. آمریکاییها خوششان نمیآمد مالیاتهایشان را به شاهان کشوری بدهند که هرگز ندیده بودند و حکومتی که حتی حق نداشتند به آن رای دهند. شما بودیدخوشتان میآمد؟ پس شورش کردند.
در 1775 شورشیان سلاحهایشان را گرد آوردند. یک ژنرال بریتانیایی رفت تا سلاحها را ضبط کند. قهرمان آمریکایی پل ریور سوار بر اسب برای هشدار به شورشیان حرکت کرد و جنگ و درگیری شروع شد. در اولین نبرد بزرگ، بریتانیاییها در بانکر هیل، جایی نزدیک بوستون، به شورشیان آمریکا هجوم بردند.
جوزف وارن رهبری بود که پل ریور را برای همان هشدار سوارهی معروف مامور کرده بود. وقتی گلولهای به کلاه گیسش اصابت کرد، از اولین نبرد جان سالم به در برد؛ اما در نبرد بانکر هیل بختش برگشت.
وقتی پا به میدان نبرد میگذاشت فریاد زد…
او به نیمی از آرزویش رسید و مرد.
افسری بریتانیایی که وارن را میشناخت او را دید. وارن بد آورد. اگر یک شورشی عادی بود شاید فقط زندانی میشد، اما رهبر شورشیان را باید میکشتند.
وارن وقتی پا به میدان نبرد میگذاشت، گزارش جاسوس ناشناس شورشیان در جیبش بود. بریتانیاییها گزارش مخفی را برداشتند و جسد وارن را دفن کردند. وقتی میگویم «دفن کردند»، سربازی بریتانیایی گفت…
اسرار شورشیان لو رفت… فقط هم به این دلیل که وارن خنگ گزارش را با خودش به میدان نبرد برده بود.
ده ماه بعد آمریکاییها افتادند دنبال اینکه قبر وارن را پیدا و جنازهاش را در گوری مناسب دفن کنند. حالا از کجا باید میفهمیدند جنازهی پوسیدهی وارن کدام است؟ وارن دندانهایی مصنوعی داشت که پل ریور آن را برایش ساخته بود. پل ریور به دندانهای مصنوعی جمجمه نگاه کرد و گفت…
نبرد بانکر هیل
تا 1775 آمریکا هنوز هم زیر سلطهی جرج سوم و بریتانیا بود. آمریکاییها خوششان نمیآمد مالیاتهایشان را به شاهان کشوری بدهند که هرگز ندیده بودند و حکومتی که حتی حق نداشتند به آن رای دهند. شما بودیدخوشتان میآمد؟ پس شورش کردند.
در 1775 شورشیان سلاحهایشان را گرد آوردند. یک ژنرال بریتانیایی رفت تا سلاحها را ضبط کند. قهرمان آمریکایی پل ریور سوار بر اسب برای هشدار به شورشیان حرکت کرد و جنگ و درگیری شروع شد. در اولین نبرد بزرگ، بریتانیاییها در بانکر هیل، جایی نزدیک بوستون، به شورشیان آمریکا هجوم بردند.
جوزف وارن رهبری بود که پل ریور را برای همان هشدار سوارهی معروف مامور کرده بود. وقتی گلولهای به کلاه گیسش اصابت کرد، از اولین نبرد جان سالم به در برد؛ اما در نبرد بانکر هیل بختش برگشت.
وقتی پا به میدان نبرد میگذاشت فریاد زد…
او به نیمی از آرزویش رسید و مرد.
افسری بریتانیایی که وارن را میشناخت او را دید. وارن بد آورد. اگر یک شورشی عادی بود شاید فقط زندانی میشد، اما رهبر شورشیان را باید میکشتند.
وارن وقتی پا به میدان نبرد میگذاشت، گزارش جاسوس ناشناس شورشیان در جیبش بود. بریتانیاییها گزارش مخفی را برداشتند و جسد وارن را دفن کردند. وقتی میگویم «دفن کردند»، سربازی بریتانیایی گفت…
اسرار شورشیان لو رفت… فقط هم به این دلیل که وارن خنگ گزارش را با خودش به میدان نبرد برده بود.
ده ماه بعد آمریکاییها افتادند دنبال اینکه قبر وارن را پیدا و جنازهاش را در گوری مناسب دفن کنند. حالا از کجا باید میفهمیدند جنازهی پوسیدهی وارن کدام است؟ وارن دندانهایی مصنوعی داشت که پل ریور آن را برایش ساخته بود. پل ریور به دندانهای مصنوعی جمجمه نگاه کرد و گفت…
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر