دسته بندی : زندگینامه

کیست چیست کجاست (پله کیست)

(ادبیات کودکان و نوجوانان،سرگذستنامه فوتبالیست های برزیل)
75,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 72
شابک 9786222441883
تاریخ ورود 1401/12/15
نوبت چاپ 1
سال چاپ 1401
وزن (گرم) 79
قیمت پشت جلد 75,000 تومان
کد کالا 120943
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
کتاب پله کیست از مجموعه کتاب های کیست چیست کجاست اثری است از جیمز باکلی جونیور به ترجمه ی محمود مزینانی که توسط انتشارات پیدایش چاپ و منتشر شده است. جیمز باکلی در این کتاب با بیانی گیرا و جالب‌توجه به شرح زندگی‌نامه پله، فوتبالیست مشهور برزیلی پرداخته است و ماجراها و اتفاقات پرفرازونشیب زندگی او را به‌طور مختصر و مفید به تصویر کشیده است. داستان کتاب مجموعه‌ای از مشقت‌ها و تلاش‌های بی‌وقفه‌ی ادسون رانتوس ملقب به پله که در خانواده‌ای فقیر در دهکده‌ای کوچک در برزیل دنیا آمده است را روایت می‌کند. پسری سرسخت و خودساخته که علاقه وتوانایی‌های بسیاری در زمینه فوتبال داشت و در کنار امکانات بسیار محدود خانواده و محل زندگیش توانست خود را به جایگاه بالایی در فوتبال برساند و موفقیت‌های فراوانی برای تیم ملی کشورش به ارمغان بیاورد و به شهرت جهانی برسد.
بخشی از کتاب
پله خیلی نگران بود. در خوابگاه مخصوص بازیکنان مجرد اتاق کوچکی به او دادند.این اولین باری بود که پله دور از خانواده‌اش زندگی می‌کرد و دلش گرفته بود. به علاوه نگران این بود که آیا می‌تواند با بازیکنان بزرگ‌تر و درشت اندام‌تر از خودش در تیم سانتوس بازی کند یا نه. حتی نمی‌توانست تلفنی با مادرش حرف بزند، چون در آن زمان خانواده‌اش در بائورو تلفن نداشتند. او بعدها نوشت: «فقط پانزده سالم بود و ناگهان مجبور شده بودم در کنار افرادی غریبه در مکانی غریبه زندگی کنم. از این می‌ترسیدم که کم بیاورم و حتی بدتر از این، از تاریکی می‌ترسیدم!» به دنبال ازدست‌دادن آن ضربه‌ی پنالتی، پله سعی کرده بود دزدکی به بائورو برگردد. دلش برای خانه و خانواده تنگ شده بود. اعتماد به نفسش را از دست داده بود. همین‌طور می‌ترسید از نظر جسمانی آن‌قدر رشد نکند و بزرگ نشود که بتواند کنار بازیکنان درشت اندام‌تر از خودش بازی کند. درحالی که سعی داشت بی آنکه کسی متوجه شود از استادیوم خارج شود، سابو گنده‌هه جلوش را گرفت و او را متقاعد کرد تا یک فرصت دیگر به خودش بدهد. سابو نمی‌خواست پله به آن سادگی تسلیم شود. او به بازیکن نوجوان گفت: «اگه دوباره خیال فرار به سرت بزنه، چمدونت رو ازت می‌گیرم!» پله برای غلبه بر غم و اندوهش شدیدتر از پیش مشغول تمرین و بازی شد. او با بهترین بازیکنان سانتوس تمرین می‌کرد و در بعضی از بازی‌های تیم نوجوانان باشگاه به زمین می‌رفت. مربیانش به او می‌گفتند که باید با اضافه کردن وزنش خودش را قوی‌تر کند، برای همین هر روز خورد و خوراکش را بیشتر می‌کرد. بازیکنان بزرگ‌تر از او از انرژی پله در داخل و بیرون از زمین خوش‌شان می‌آمد. چیزی نگذشت که صاحب یک لقب دیگر هم شد؛«گازولینا». (یعنی بنزین!) احتمالاً آن‌ها احساس می‌کردند این انرژی پله بود که تیم را به دویدن وا می‌داشت!
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است