پرواز در تنهایی
(داستان های انگلیسی،قرن 20م)
موجود
ناشر | دایره |
---|---|
مولف | ویلیام سامرست موآم |
مترجم | سوسن افشار |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 236 |
شابک | 9786005722642 |
تاریخ ورود | 1400/07/28 |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1400 |
وزن (گرم) | 273 |
کد کالا | 107748 |
قیمت پشت جلد | 1,300,000﷼ |
قیمت برای شما
1,300,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
نخستین بار این داستان در اندیشهام، فقط یک قصة کوتاه بود و آن را چنین آغاز نمودم: «از من خواسته شده تا خاطرات خود را دربارة داستان نویس معروفی که دوست زمان نوجوانیام بود بنویسم، خاطرات روزهایی که او مشغول خلق آثار باارزش خود بود. در آن روزها او همسری عامی و بسیار بیوفا داشت ولی بعدها از او جدا شد و با پرستار خود ازدواج نمود. در شگفتم که آیا این نویسنده از این که در دوران کهولت همچون یک بنای یادبود گشته، احساس ناآرامی مینمود یا خیر؟»
سامرست موآم افراط گرایی اجتماعی نادرستی را که به شخصیت رُزی دریفیلد وارد شده ، برملا میکند ، که صراحت ، صداقت و آزادی او را به هدف مناسبات محافظهکارانه تبدیل کرده است. آشندن ، گویندة کتاب ، با شخصیت او رفتار مثبتی می کند ، او میداند که او برای بسیاری از هنرمندانی که او را احاطه کرده بودند، موزه بوده است و خود هم از لطف های او لذت می برد. نام اصلی این کتاب «کیکس و آل» یا «اسکلتی در کمد» میباشد که برای زبان فارسی نام «پرواز در تنهایی» در نظر گرفته شده است.
سامرست موآم افراط گرایی اجتماعی نادرستی را که به شخصیت رُزی دریفیلد وارد شده ، برملا میکند ، که صراحت ، صداقت و آزادی او را به هدف مناسبات محافظهکارانه تبدیل کرده است. آشندن ، گویندة کتاب ، با شخصیت او رفتار مثبتی می کند ، او میداند که او برای بسیاری از هنرمندانی که او را احاطه کرده بودند، موزه بوده است و خود هم از لطف های او لذت می برد. نام اصلی این کتاب «کیکس و آل» یا «اسکلتی در کمد» میباشد که برای زبان فارسی نام «پرواز در تنهایی» در نظر گرفته شده است.
بخشی از کتاب
من به تجربه دریافتهام که هرگاه شخصی برای شما پیغام تلفنی بگذارد که به خاطر مسئلة مهمی فورا با او تماس بگیرید، اکثرا اهمیت موضوع بیشتر برای خودش مطرح است تا شما، زیرا اشخاص وقتی که میخواهند لطفی در حق شما انجام دهند بسیار صبورانه و با متانت رفتار میکنند و به هیچوجه عجلهای در کارشان نیست. به همین دلیل زمانی که به محل اقامتم برگشتم و تنها فرصت داشتم روزنامهام را بخوانم و برای صرف شام لباس بپوشم حس کردم که میتوانم به آسانی پیغام آقای آلریکر که توسط خانم فلو صاحبخانهام به من داده شد و از من میخواست که فورا با او تماس برقرار کنم را نادیده بگیرم. خانم فلو پرسید:
ـ آیا او همان نویسنده است؟
ـ بله.
خانم فلو نگاه مشتاقانهای به تلفن انداخت و پرسید:
ـ میخواهید شمارة او را بگیرم؟
ـ نه متشکرم.
ـ اگر بار دیگر تماس گرفت چه بگویم؟
ـ بگویید که پیغام بگذارد.
ـ بسیار خوب آقا.
ـ آیا او همان نویسنده است؟
ـ بله.
خانم فلو نگاه مشتاقانهای به تلفن انداخت و پرسید:
ـ میخواهید شمارة او را بگیرم؟
ـ نه متشکرم.
ـ اگر بار دیگر تماس گرفت چه بگویم؟
ـ بگویید که پیغام بگذارد.
ـ بسیار خوب آقا.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر