#
#
دسته بندی : رمان خارجی

بافته موی مادربزرگ

(داستان های آلمانی،قرن 21م)
نویسنده: آلینا برونسکی
88,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 203
شابک 9786004056250
تاریخ ورود 1400/02/11
نوبت چاپ 3
سال چاپ 1401
وزن (گرم) 196
قیمت پشت جلد 88,000 تومان
کد کالا 102618
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
«کسی که خود را به دست شیوه‌ی داستان‌سرایی برونسکی می‌سپارد، انتظاراتش برآورده می‌شود.» کارن سوزان فسل، مؤسسه‌ی گوته «تنها نکته‌ی ناامیدکننده‌ی این داستان طنزآمیز این است که بعد از 203 صفحه تمام می‌شود.» فیلم، ساند و مدیا این کتاب روایتگر داستانی آمیخته با طنز است که پیرامون خانواده‌ای سه‌نفره روایت می‌شود. مادربزرگ، پدربزرگ و نوه‌ای که مادربزرگ او را کودن می‌داند. نوه که ماکسی نام دارد روایتگر داستان است و پیرزن رفتار خوبی با او ندارد؛ اوضاع زمانی بدتر می‌شود که پدربزرگ با زن همسایه وارد رابطه می‌شود و اخلاق مادربزرگ هم بیش از گذشته بد می‌شود.
بخشی از کتاب
لحظه‌ای را که پدربزرگم عاشق شد دقیقا به خاطر دارم. او در چشم من فرد بسیار پیری بود که بیش از پنجاه سال داشت؛ و این راز جدید و همراه با احساساتش موجی از تحسین در من برانگیخت که البته درآمیخته با نوعی بدجنسی هم بود. تا آن زمان فکر می‌کردم من تنها مشکل پدربزرگ و مادربزرگم هستم. حدس می‌زدم که مادربزرگ نباید چیزی بفهمد. او به‌دلایلی بسیار بی‌اهمیت‌تر مثلا وقتی سر شام خرده نان از دست پدربزرگ می‌ریخت، تهدید می‌کرد که او را می‌کُشد. شش‌ساله بودم و با عشق هم آشنایی داشتم. در مهدکودک در روسیه پشت سر هم عاشق سه مربی شدم. گاهی هم هم‌زمان عاشق چند نفر بودم. در ساختمان نُه طبقه‌ای که قبل از مهاجرت در آن زندگی می‌کردیم، دختری زیر هجده سال نبود که دست کم مدتی به او نظر نداشته باشم. وقتی مادربزرگ در خیابان متوجه نگاه‌های من به موج دامن‌ها و دم اسبی آن‌ها می‌شد، دستش را جلوی چشم‌هایم می‌گرفت و می‌گفت: «چشم‌هات در نیاد! هیچ‌وقت یکی از این‌ها نصیبت نمی‌شه.«
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است