دلبری دلبران (مهارت های همسرداری)

(دیدگاه درباره زناشویی،زناشویی،ارتباط،اسلام)
نویسنده: محسن قرائتی
110,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 164
شابک 9786008441021
تاریخ ورود 1399/08/07
نوبت چاپ 8
سال چاپ 1402
وزن (گرم) 176
قیمت پشت جلد 110,000 تومان
کد کالا 96526
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
سالانه زوج‌های زیادی که با هزاران امید و آرزو راهی خانه‌ی بخت شده‌اند و زندگی مشترک خود را آغاز کرده‌اند به این نتیجه می‌رسند که دیگر امکان ادامه رابطه زناشویی برایشان فراهم نیست و راه را در جدایی می‌بینند. صرف‌نظر از معدود ازدواج‌هایی که از ابتدا با انتخابی اشتباه شکل می‌گیرند، اگر دو طرف رابطه از مهارت لازم و کافی برای همسرداری برخوردار باشند شاهد روابطی پایدار و موفق خواهیم بود. کتاب پیش رو به منظور آموزش مهارت‌های همسرداری و کمک به حفظ حریم خانواده‌ها با تکیه بر دانش حجت الاسلام محسن قرائتی در این زمینه نگارش شده و آموخته‌های حاصل از سال‌ها مطالعه و تفحص ایشان در منابع دینی را پیرامون تحکیم بنیاد خانواده با زبانی شیرین در اختیار گذاشته است.
بخشی از کتاب
گاهی زن یا مرد خودش را به آب و آتش می‌زند تا از فلان فرد یا خانواده کمتر نباشد. آن‌ها مدام چشم خود را به زندگی دیگران دوخته‌اند. فلان خانواده ماشین خریدند، ما نداریم. فلان خانواده خانه خریدند، ما نداریم. آن‌ها سال تحویل کجا بودند، ما نرفتیم. آن‌ها فلان چیز را دارند، ما نداریم. مرد خانمی را می‌بیند که با چه تجملاتی بیرون آمده است، وقتی به خانه می‌آید، بهانه می‌گیرد. زن وقتی از مهمانی بر می‌گردد، اخلاقش عوض شده است. فلانی مبلش چنین بود، فرشش چنین بود، ماشینش چنین بود. به مهمانی می‌رویم و بر می‌گردیم، زندگی‌مان به هم می‌خورد؛ چون می‌خواهیم مثل دیگران باشیم. می‌گوییم اگر آن‌ها زندگی دارند، ما چه داریم؟ مرتب زندگی خود را با دیگران مقایسه می‌کنیم. خانواده‌ای که به‌جای تمرکز بر داشته‌های خود، چشمشان را به زندگی دیگران دوخته‌اند، همیشه در ناراحتی و نارضایتی به سر خواهند برد و هیچ‌گاه در زندگی به آرامش نخواهند رسید. بعضی همیشه در تلاش‌اند تا به موقعیت و وضعیت بهتری دست پیدا کنند؛ درحالی که بالاتر از آن‌ها همیشه وجود دارد و بنابراین، مدام درحال غصه‌خوردن هستند. اگر زن و شوهر به‌جای خداپرست، مدپرست باشند؛ به‌جای کار، مصرف کنند؛ به‌جای رشد، جلوه و تظاهر داشته باشند و به‌جای آرامش، اضطراب داشته باشند، در مسیر سقوط قرار می‌گیرند. برای جشن دامادی‌مان، اطرافیان گفتند: «برای تزیین مجلس عروسی، از تجار فرش مقداری فرش درخواست کنیم تا طبق رسم، آن‌ها را در مجلس جشن آویزان کنیم.» اول تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم؛ اما بعد به خودم گفتم: «چرا برای چند ساعت جشن سرم را پیش این و آن خم کنم؟ مگر جشن بدون آویزان کردن قالی نمی‌شود؟» این کار را نکردم و هیچ اتفاقی هم نیفتاد.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است