دسته بندی : رمان خارجی

قلمرو خار و رز 3 (دربار بال و ویرانی 2)

(داستان های آمریکایی،قرن 21م،تصحیح:نازنین نخعی،نیلوفر غضنفری،بازبینی:رضا قلندری،مناسب بالای 18 سال،تصویرگر:احسان طاهری)
نویسنده: سارا جی.ماس
مترجم: زهرا هدایتی
520,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 381
شابک 9786222192273
تاریخ ورود 1399/05/29
نوبت چاپ 4
سال چاپ 1403
وزن (گرم) 330
قیمت پشت جلد 520,000 تومان
کد کالا 93867
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
این کتاب داستانی تخیلی و فانتزی را در خود جای داده و به روایت داستان فیرا در ادامه‌ی آنچه در جلدهای پیشین بر او گذشته می‌پردازد. اکنون فیرا به دربار بهار بازگشته و باید بدون اینکه حتی مرتکب اشتباهی کوچک شود کاری کند تا نه‌تنها خودش را بلکه تمام جهان را از نابودی نجات دهد. بوی جنگ بیش از هر زمان دیگری به مشام می‌رسد و فیرا چاره‌ای ندارد جز اینکه در میان لردهای عالی‌رتبه و مرگبار کسی را برگزیند و در مقابل دشمن با او هم‌پیمان باشد. و در این میان سوالی بزرگ شکل می‌گیرد: آیا رویارویی میان ارتش‌ها و خون‌هایی که در این میان ریخته می‌شود، دستاوردی ارزشمند به‌دنبال دارد یا تنها جدالی است بر سر هیچ...
بخشی از کتاب
غافلگیری‌اش مانند ستاره‌ای دنباله‌دار میان مان بود. نگاهم را در اتاق حرکت دادم و به حرف‌های هلیون درباره‌ی دیوار و نحوه‌ی تعمیرش درست گوش ندادم. به خودم جرئت دادم لرد عالی‌رتبه را یک لحظه تماشا کنم. نگاهش کن. بینی‌اش همان است، لبخندش همان است. صدایش. حتی پوست لوشن هم تیره‌تر از پوست برادرهایش است. در مقایسه با رنگ پوست رنگ‌پریده‌ی آن‌ها پوست لوشن قهوه‌ای طلایی‌رنگ است. همین معلوم می‌کند چرا پدر و برادرهایش آن‌قدر از او بیزارند... که چرا تمام زندگی‌اش زجرش داده‌اند. با شنیدن این حرف قلبم درد گرفت. و چرا اریس نمی‌خواست او بمیرد. تهدیدی برای نیروی اریس و تاج و تختش به حساب نمی‌آمد. آب دهانم را قورت دادم. هلیون اصلا خبر ندارد، مگر نه؟ این‌طور به نظر می‌رسد. پسر مورد علاقه‌ی بانوی پاییز... و این تنها به خاطر خوبی لوشن نبود. بلکه چون او فرزندی بود که رویای داشتنش را داشت... با مذکری که بی‌شک عاشقش بود. حتما وقتی لوشن را باردار بوده بیران از رابطه خبردار شده است. احتمالا شک کرده بود، اما راهی برای اثبات وجود نداشت... نه اگر بانوی پاییز با خودش هم می‌خوابیده است. انزجار ریس مانند چیزی تند در دهانم بود. شک ندارم بیران به خاطر خیانت به کشتن زنش فکر کرده است و حتما بعد از آن هم به کشتنش فکر می‌کرده است. حتی وقتی دید لوشن شبیه فرزندان خودش است، آن هم فقط به قدری که باعث می‌شد شک کند واقعا چه کسی پدر کوچک‌ترین پسرش است، حتما به کشتن بانوی پاییز فکر کرده است.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است