شهری بر لبه آسمان
(داستان های آمریکایی،قرن 21م)
موجود
ناشر | نون |
---|---|
مولف | الیف شافاک |
مترجم | رضا اسکندری آذر |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 464 |
شابک | 9786226652117 |
تاریخ ورود | 1398/07/17 |
نوبت چاپ | 9 |
سال چاپ | 1401 |
وزن (گرم) | 407 |
کد کالا | 82807 |
قیمت پشت جلد | 3,990,000﷼ |
قیمت برای شما
3,990,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
«در زندگی دو موهبت وجود دارد: کتاب و دوست. و این دو باید از لحاظ تعداد، دقیقا عکس هم باشند. تعداد زیادی کتاب و عدهی انگشتشماری دوست.»
الیف شافاک، نویسندهی مشهور ترک، این روزها نامی آشنا برای مخاطبان ادبیات در سراسر دنیا است. کارهای او به زبانهای مختلف ترجمه میشوند و در صدر پرفروشهای بازار کتاب در اروپا و امریکا و دیگر نقاط جهان قرار دارند. ازجمله، کتابهای «ملت عشق» و «سه دختر حوا» از او در ایران هم با استقبال شگفتانگیزی مواجه شده است.
رمان «شهری بر لبهی آسمان» بازهای حدودا صدساله از دوران امپراتوری عثمانی را در بر میگیرد. در قرن شانزدهم میلادی، پسری به نام جهان به استانبول قدم میگذارد. او در دربار عثمانی شغلی به عهده گرفته است و دیری نمیگذرد که به مهرماه بانو، دختر سلطان، دل میبندد.
«شهری بر لبهی آسمان» داستانی بهیادماندنی از عشق، آزادی و خلاقیت است و خواننده را به سفری اسرارآمیز در قلمروی ناشناختههای معماری، عرفان و اندرونی دربار عثمانی میبرد.
الیف شافاک، نویسندهی مشهور ترک، این روزها نامی آشنا برای مخاطبان ادبیات در سراسر دنیا است. کارهای او به زبانهای مختلف ترجمه میشوند و در صدر پرفروشهای بازار کتاب در اروپا و امریکا و دیگر نقاط جهان قرار دارند. ازجمله، کتابهای «ملت عشق» و «سه دختر حوا» از او در ایران هم با استقبال شگفتانگیزی مواجه شده است.
رمان «شهری بر لبهی آسمان» بازهای حدودا صدساله از دوران امپراتوری عثمانی را در بر میگیرد. در قرن شانزدهم میلادی، پسری به نام جهان به استانبول قدم میگذارد. او در دربار عثمانی شغلی به عهده گرفته است و دیری نمیگذرد که به مهرماه بانو، دختر سلطان، دل میبندد.
«شهری بر لبهی آسمان» داستانی بهیادماندنی از عشق، آزادی و خلاقیت است و خواننده را به سفری اسرارآمیز در قلمروی ناشناختههای معماری، عرفان و اندرونی دربار عثمانی میبرد.
بخشی از کتاب
«مجنونشیخ» دربارۀ عشق حرف میزد ـ عشق به خداوند و عشق به دیگر انسانها، عشق به تمام جهان، از کل گرفته تا ریزترین ذراتش. میگفت عبادت باید اعلان عشق باشد، و عشق باید از هر گونه ترس و چشمداشت عاری باشد. عبادت نباید از ترس دیگهای جوشان جهنم یا به آرزوی حوریان بهشتی باشد، چراکه جهنم و بهشت، عذاب و لذت، همگی در اکنون و اینجا قرار دارند. از مردم میپرسید: «تا کی میخواهید از ترس خداوند بلرزید، حال آنکه میتوانید به او عشق بورزید؟» پیروانش، جماعتی آمیخته از پیشهوران، دهقانان و سربازان، مفتون خطابههای مجنونشیخ میشدند. اعتقاداتش برای فقرا، و منشش برای اغنیا، جذابیت داشت. گفته میشد که حتی زنان، کنیزهای نادان و خواجههای بداخلاق احترام زیادی برایش قائل بودند. حتی یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان که کتابی داشتند که هیچ کس تا به حال ندیده بود، به این مرد احترام میگذاشتند.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر