کتاب «کلاس درس نویسندگی خلاق»، نوشته‌ی مارگارت اتوود، به همت انتشارات گوتنبرگ به چاپ رسیده است. دلیل اصلی نوشتن، برقراری ارتباط با دیگران است. همچنین می‌توان از نوشتن برای کمک به پردازش تخیل و تفکر در تجربیات خود و یادگیری از آن‌ها استفاده کرد. فرآیند نوشتن راهی است که می‌توان دائماً از آن آموخت. از طریق نوشتن، می‌توان زبانی برای تأثیرگذاری بر افکار خواننده به روش خاص خود انتخاب کرد و از طریق شواهد و استدلال، آنچه دغدغه‌ی گفتنش در وجودمان است را بیان کرد تا دیگران تحلیلش کنند. نوشتن به ما زمان و مکان می‌دهد تا پیام خود را ترسیم کرده و با فرم دلخواه به جهانیان عرضه کنیم. به این ترتیب، شاید راحت‌تر از ارتباط گفتاری باشد. هنگام صحبت کردن، باید به کلمات فکر کرد و فوراً آن‌ها را در اختیار مخاطب قرار داد و پس از صحبت کردن، فرصتی برای ویرایش آن‌ها وجود ندارد. پس شاید بتوان اذعان داشت که در مقایسه با دیگر کانال‌های ارتباطی نوشتن گاه تأثیر بیشتری دارد.

همه‌ی ما مارگارت اتوود را با کتاب‌هایش می‌شناسیم؛ اما شاید شناخت چهره‌ی دیگری از او، معلم داستان‌نویسی، بتواند کمک بزرگی به خوانندگان مشتاق یادگیری نویسندگی کند. مارگارت اتوود که «پیامبر ضد آرمان‌شهر» نام دارد، یکی از تأثیرگذارترین صداهای ادبی نسل ماست. او در اولین کلاس نویسندگی خود به ما می‌آموزد که چگونه داستان‌هایی جذاب می‌نویسد که جاودانه می‌مانند. در کتاب حاضر، فرایند نوشتن گام‌به‌گام (از برنامه‌ریزی برای نوشتن، ایده‌یابی تا یافتن انتشارات) ذکر شده است.

داستان‌گویی یکی از قدیمی‌ترین کارهایی است که انسان‌ها همواره به آن مشغول بوده‌اند. ما این کار را بارها و بارها در طول زندگی‌مان انجام داده‌ایم. اگر دقت کرده باشید همه‌ی ما در جواب سؤال «روزت چطور بود؟» یا «اولین علائم را کی متوجه شدی؟»، داستانی برای مخاطبمان تعریف می‌کنیم. به همین صورت، یک داستان بلند است که اشتیاق شنوندگان و خوانندگانش را برمی‌انگیزاند تا بخواهند بیشتر بشنوند. این اشتیاق بیشتر از شخصیت‌ها، رازها و آنچه قرار است در داستان رخ دهد، مهم است.

اشتیاق شما به نوشتن به احتمال زیاد با خواندن شروع شده است. معمولاً نویسندگان کارشان را این‌گونه آغاز می‌کنند؛ اما بعد از اینکه بسیار خواندید، قصد دارید تا رمان خودتان را بنویسید. یا داستانی در ذهن دارید که می‌خواهید آن را برای مخاطب تعریف کنید؛ اما چه چیزی شما را متوقف می‌کند؟ ترس‌های شما چه هستند؟

این کتاب بر مبحث رمان تمرکز دارد: رمان‌ها چه قابلیت‌هایی دارند؟

علاوه‌براین، با انجام تکالیف و تحقیق‌هایی که در هر درس به شما ارائه می‌شود، جنبه‌ها و امکانات فرمیِ داستان‌ها و درس‌هایی را که در مسیر نوشتن به کسب آن‌ها نیاز دارید فرا می‌گیرید. شما با مرور این درس‌ها یاد می‌گیرید که چطور ساختار رمانتان را شکل بدهید و چگونه شخصیت‌ها را ارتقاء ببخشید. به چه شکل خوانندگان رمانتان را در ابتدا کنجکاو کنید و در ادامه‌ی داستان آن‌ها را مشتاق نگه دارید. همچنین روش‌هایی برای کمک به ادامه دادنِ مسیر نوشتن به شما پیشنهاد می‌شود تا در فرایند ویراستاری و بازبینی، باانگیزه باقی بمانید.

قسمتی از کتاب کلاس درس نویسندگی خلاق:

شخصیت‌ها مثل آدم‌ها در دنیای واقعی، دارای معایبی هستند و می‌توانند کامل نباشند. نیازی نیست که آن‌ها دوست‌داشتنی باشند؛ اما در هر صورت، باید جذاب جلوه کنند. گاهی اوقات از مارگارت به دلیل خلق شخصیت‌های منفورِ زن انتقاد می‌شود؛ اما او این توقع ضمنی را که زنان در رمان‌ها باید کامل باشند، تفکر جنسیت‌زده و ویکتوریایی می‌خواند. به‌عنوان مثال کاپیتان موبی دیک، ابهب، یک شخصیت منفور بود؛ اما او شخصیتی جذاب نیز محسوب می‌شد و این نوع خلق شخصیت به نظر مارگارت شگفت‌انگیز است. او برای نوشتن شخصیت‌های زن جذابی که در کتاب‌هایش به آن‌ها شکل داده، هدف ویژه‌ای داشته است. به‌عنوان مثال، پس از اینکه خواننده‌ای به او گفت هیچ شیاد زنی در داستان وجود ندارد، او کتاب «عروس دزد» را نوشت که بازگویی داستان داماد دزد از گریمز است.

اینکه آیا در نظر دارید انتظارات خوانندگان خاصی را از خلق شخصیت‌های خود برآورده کنید به نوع کتابی که می‌نویسید بستگی دارد، اما مارگارت همیشه سعی دارد شخصیت‌هایی را خلق کند که او و خوانندگانش را شگفت‌زده می‌کند. او این امر را به تاریخ تکامل انسان‌ها مرتبط می‌داند و می‌گوید: «ما معمولاً به چیزهایی که پایدار هستند و اتفاق‌های عادی به نظر می‌رسند، کمتر توجه می‌کنیم؛ اما وقتی اتفاق نامنتظره‌ای می‌افتد -مثلاً گرگ از جنگل بیرون می‌آید- ما توجه بیشتری می‌کنیم و هوشیار باقی می‌مانیم.