«کواکتیو کوچینگ» با زیرعنوانِ چهارچوبی قطعی برای تحول در کار و زندگی عنوان کتابی است نوشته‌ی مشترک هنری کیمسی، هاوس کارن کیمسی، هاوس فیلیپ ساندهال و لورا وایت ورث که انتشارات نگاه نوین آن را به چاپ رسانده است. امروز با توجه به تحولات شگرفی که کوچینگ در گروه‌های مختلف اجتماعی در جهان به وجود آورده است، به‌صورت قاطع‌تری می‌توان از تأثیراتی صحبت کرد که این دانش می‌تواند به شکل عمیق و ریشه‌دار بانی آن شود.

وقتی دیدگاه مبتنی بر کوچینگ را در پیش بگیریم، آن‌وقت به جای حرف‌زدن بیشتر گوش خواهیم داد، به جای متمرکز شدنِ صرف به خود، به وضعیت دیگران هم توجه خواهیم کرد و به عنوان جایگزینِ دودوتا چهارتای منطقی، شهودمان را در کار می‌آوریم و به غیر از حرکت به سمت اهداف خود، معنای زندگی را هم در نظر می‌گیریم.

با چنین بینشی نسبت به کوچینگ می‌توان گفت این دانش فقط مخصوص قشر خاصی نیست و شامل حال مدیران، مدرسان، والدین و... هم خواهد شد. به نظر می‌رسد هر چه می‌گذرد، این روند افراد بیشتری را در بر خواهد گرفت؛ به نحوی که دهه‌ی ۲۰۲۰ را می‌توان از جنبه‌های گوناگون دهه‌ی کوچینگ نامید.

وقوع این رخداد را می‌شد از سال‌ها قبل مشاهده کرد. زمانی که موفق‌ترین مدیران عرصه‌ی تجارت و کسب‌وکار، همچون جف بزوس و بیل گیتس، یکی از بهترین اقداماتشان را انتخاب یک کوچ در زندگی‌شان می‌دانند. این موضوع را در بین بقیه‌ی گروه‌های اجتماعی نیز ترویج می‌دهند.

نویسندگانِ کتاب حاضر کوچینگ را از یک ابزار آموزشی صرف به هنر تبدیل کرده‌اند! به‌ندرت چنین نقشه‌ی راه روشنی برای مبارزه با کارهایی که خواسته‌ها، برنامه‌ها و رؤیاها را به باد فنا می‌دهند به چشم خورده است. مشارکت، همکاری و یکپارچگی، همگی مؤلفه‌های حیاتی رابطه‌ی کاری موفقیت‌آمیزند. همان‌طور که مربی ژیمناستیک به شاگردانش یاد می‌دهد چطور سلامت جسمانی و شادابی‌شان را ارتقا دهند، کواکتیو کوچینگ هم جعبه‌ابزاری در اختیار مربیان کسب‌وکار قرار می‌دهد تا به کمکش به موفقیت شغلی و شخصی مشتریانشان کمک کنند. مطالعه‌ی کواکتیو کوچینگ برای هر مدیر یا کارفرمایی که دنبال موفقیت در محیط کار است، واجب به نظر می‌رسد.

کواکتیو کوچینگ نیروی ترغیب‌کننده‌ای را برای تحول سازمان و زندگی‌تان آزاد می‌کند. این کتاب را بخوانید، بفهمید و راهنمایی‌هایش را به کار ببندید تا یک رهبر مصمم برای زندگی‌تان شوید!

قسمتی از کتاب کواکتیو کوچینگ:

کوچینگ معمولاً با یک فرآیند اولیه آغاز می‌شود که بخشی از آن شامل آشنا کردن کوچی و بخشی از آن شامل کشف استعدادها و نقاط ضعف درونی کوچی به وسیله‌ی خود اوست. این زمینه‌سازی، کوچی را با فرایند کوچینگ آشنا می‌کند، فرصتی برای طراحی رابطه‌ی مشترک پیش روی او و کوچ قرار می‌دهد و مسائل و اهدافش را روشن می‌کند. هیچ فرم استانداردی برای این کار وجود ندارد. بعضی از کوچ‌ها با مصاحبه‌ای کوتاه و یک یا دو صفحه سوال که همگی در جلسه‌ی اولیه ارائه می‌شود کار را شروع می‌کنند. بعضی دیگر شاید برای شروع از ارزیابی جنبه‌های مختلف و مصاحبه با همکاران، زیردستان مستقیم یا اعضای خانواده در چندین جلسه استفاده کنند. این فرآیند اولیه می‌تواند در قالب دیدار کاری در محلی بیرون از دفتر کار هم برگزار شود.

کوچی‌ها در جلسات اولیه متوجه می‌شوند از کوچینگ چه انتظاری باید داشته باشند. فرآیند اولیه به آن‌ها فرصت می‌دهد موقعیت فعلی، مسیر پیش‌رو، نقاط قوتی که از آن برای رسیدن به هدف بهره می‌برند و موانعی را که سر راه دارند، به روشنی درک کنند. کوچ معمولاً به این چهار حوزه می‌پردازد: آمادگی -تو اینجا هستی. اینجا کجاست؟- طراحی مسیر پیش‌رو -آشنایی با کوچینگ.

یکی از اولین و بارزترین مؤلفه‌ها برای شروع کوچینگ گفت‌وگو و توافق در زمینه‌ی قوانین بنیادی و روش‌های اجرای آن است. تعیین جزئیاتی مثل برنامه‌ی ملاقات، شرایط لغو و سازوکار پرداخت در موارد مقتضی بخشی از فرآیند شروع کار را تشکیل می‌دهد، ولی برای برقراری رابطه هم ضروری است. کوچی‌ها با توجه به روشی که کوچ برای رسیدگی به این رویه‌های اجرایی در پیش می‌گیرد، کم‌کم انتظاراتی را که از کوچ و فرآیند کوچینگ دارند، شکل می‌دهند. شیوه‌ی برخورد کوچ با جزئیات، به‌خصوص برای رسیدن به توافق کیفیت رابطه را معین می‌کند و محیط ویژه‌ی کوچینگ را شکل می‌دهد.